از خدا خواهيم توفيق ادب              بي ادب محروم باشد از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد              بلكه آتش در همه آفاق زد

غسال ويژه

غسال ويژه جسد مطهر  آيت الله مرعشي نجفي(ره)

حجة الاسلام دكتر سيد محمود مرعشي (فرزند آية اللَّه العظمي مرعشي نجفي) نقل كردند:

ساعاتي قبل از وفات آيت اللَّه مرعشي ديدم حالشان دگرگون شده پزشكي آورديم، معاينه‏اي كرد و بهتر شدند ولي بعد از مدتي گفتند: مرا پا به قبله قرار دهيد.

رو كردند به من و گفتند پسرم! من غسال ديده‏ام. شما غسّال نياوريد.

بعد از فوت با چند نفر از خواص، بدن را برديم بهشت معصومه. ديديم آنجا فردي با قامت بلند، محاسن زيبا، لباس سفيد و دستكش سفيد، منتظر ما است.ايشان آقا را غسل دادند، كفن كردند و... تا فردا كه دفن شدند.وقتي رسيدم به منزل به افراد منزل گفتم: ما پول غسال را ندايم (چون سرگرم كارها بوديم) روح آقا ناراحت مي‏شود. او را از كجا پيدا كنيم؟ هر چه گشتيم پيدا نكرديم. به رئيس قبرستان گفتيم شما غسّالي داريد با اين خصوصيت. گفت: ما اين ساعت اصلاً غسال نداريم چون شما گفتيد خودمان غسال مي‏آوريم ما خبر نكرديم. چه كنيم؟ ديدم خوشبختانه مراسم را فيلمبرداري كرده‏ايم. فيلم را آورديم. ديديم همه چيز فيلمبرداري شده، مگر شخص غسّال. فقط دست‏هاي او فيلمبرداري شده كه بدن را جابجا مي‏كند.

از خدا خواهيم توفيق ادب              بي ادب محروم باشد از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد              بلكه آتش در همه آفاق زد 

«مجلس هفتم» 

 

© طهارت باطني- طهارت خيال

© كنترل كردن قوه خيال از دوران كودكي

 

 

«بسم الله الرحمن الرحيم»

«طهارت باطني»- طهارت خيال:

حضرت آقا در ادامة بحث طهارت آورده اند: «اما طهارت خيال از اعتقادات فاسد و از تخيلات ردي، و از جولانش در ميدان آمال و اماني».

انسان بايد مراتب طهارت ظاهري را بگذراند تا به مرتبة باطني برسد. طهارت باطني را مراتبي است كه از طهارت خيال آغاز مي گردد و به طهارت روح و سِرّ پايان مي پذيرد. مهمترين و مشكلترين مرتبة طهارت و پاكي، مرتبة قوة خيال است. چرا كه انسان بايد آن را از تخيلات بي خود و سوء ظن هاي بي‌جا نجات بخشد.

در باب سوء ظن وتهمت و غيبت و امثال ذلك روايات بسياري وجود دارد كه تأكيد بر بدگمان نبودن انسانها با يكديگر دارند. اعتقادات انسان حتماً بايد بر اساس عقل محكم شود در غير اين صورت قطعاً اعتقادات او را قوة خيال مستحكم مي كند. شبيه اينكه انسان نظام عالم را همچون ساختماني ببيند و آفرينندة اين نظام عالم را چونان بنّاي اين ساختمان. اينجا است كه قوة خيال، او را به بازي مي گيرد و مي گويد همانگونه كه بنّاي ساختمان، خود ساخته شدة ديگري است پس آفرينندة نظام هستي هم بايد مخلوق ديگري باشد و سؤال به ميان مي آورد كه اين خدا از كجا آمده و ساختة چه كسي است؟! از اين سؤال و سؤالاتي شبيه اين، فهميده مي شود كه قوة خيال شخص را به بيراهه كشانده است و بر اساس اين نظم سؤال، سائل هر چه هم جلوتر رود و در مسائل علمي پيشرفت كند باز هم اين قوة خيال است كه او را به بازي گرفته، لذا هرگز به نقطه‌اي كه دل بيارمد نمي رسد.

گاهي نيز مشغول خواندن قرآن مي شود. در قرآن مي خواند: «ما قرآن را از آسمان نازل كرديم.» اينجا نيز به واسطة قوة خيالش تصور مي كند همانگونه كه باران از آسمان فرود مي آيد، كتابِ جدايي به نام قرآن نيز از پشت آسمان كه خدا در آن جاي گرفته، به واسطة فرشته اي براي پيغمبري كه در نشاة طبيعت است، فرود آمده است. آن وقت به دهها اشكال بر مي خورد كه خداي اين گونه در كجاي آسمان قرار گرفته؟ چه كسي او را ديده؟ و ... اساس تمام اين سؤالات بر اين است كه اعتقادات او بر پاية قوة خيال محكم شده است نه از روي عقل. زيرا عقل وحدت بين است و هرگز به نظام عالم به ديد كثرتِ جداي از علت تامه نمي نگرد برخلاف قوة خيال كه فقط كثرات را مي بيند.

مرحوم صدر المتألهين در اسفار مي فرمايد: «اكثر مردم عاقل بالقوه و متخيل بالفعل‌اند زيرا آنچه دارند خيال است و آنچه مي توانند به دست بياورند عقل است. هر كس را دسترسي به عقل نيست و اوحدي از مردم كه زحمت كشيده اند و جان به لب آورده اند مي توانند به آن دست يابند» ايشان از كساني كه سنشان بالا رفته و عقل پيدا نكرده اند تعبير به «صبيان العقول» مي‌كنند يعني كودكاني كه هنوز عاقل نشده اند.

از آنجا كه مردم با كثرات مأنوسند خيلي زود مي توان قوة خيال ايشان را به دست گرفت. همانند اين كه اگر الآن معركه گيري بيايد به راحتي مي تواند همة ما را از اين جايي كه نشسته ايم بيرون كرده و به خودش مشغول دارد. اينها زير سرانس ما با كثرات است. يا مثل اينكه اگر استاد بخواهد مطلب درسي سنگين خود را به شاگردش تفهيم كند آنرا در غالب مثال و هيئت و شكل و مجسمه اي براي او ترسيم مي كند. نوعاً براي فهم مسائل عميق از مثال استفاده مي شود زيرا دست اكثر مردم از فهم عقلي كوتاه است. اگر شخصي مطلبي را شنيد و گفت «نفهميدم، مثالي بزنيد تا بفهمم» معلوم مي شود چنين شخصي هنوز در مرتبة قوة خيال به سر مي برد و به عقل نرسيده است زيرا عقل وحدت مي بيند و مثال نمي‌خواهد. پس انسان بايد قوة خيالش را از اعتقادات فاسد تطهير كند. حال تطهير قوة خيال از اعتقادات چگونه است؟

اگر كسي بخواهد در اين بخش خود را تقويت كند بايد آن هنگام كه به مبداء و معاد، وحي و انزال و يا قرآن و رسالت و امامت مي انديشد، به طور كلي از قوة خيال به درآيد. به درآمدن و رها كردن قوة خيال در اين بخش سالها حرف شنيدن از استادِ زحمت كشيده و خونِ دل خورده مي خواهد. در اين بخش اگر شخصي بعد از بيست سال قوة خيالش را تطهير كند باز هم هنر كرده است. مرحوم جناب سيد مهدي بحر العلوم بعد از سي و چهار سال قوة خيال را تطهير كرد. بعد از سي و چهار سال دو ركعت نماز شكر به جا آورد و فرمود: خدايا تو را شاكرم كه توانستم زود قوة خيال خود را تطهير نمايم. مرحوم ملا حسينقلي همداني بعد از بيست و چهار سال زحمت كشيدن آن را تطهير كرد.

علاوه بر اين بخش، انسان بايد قوة خيال را از تخيلات رديّ و پست نيز پاك كند همچنين بايد قوة خيالش را از سوء ظن هايي كه موجب كدورت او با رفيقانش مي شود تطهير كند. اگر ما قوة خيال را تطهير كنيم نه نيازي به نيروي  نظامي وانتظامي خواهيم داشت و نه نيازي به قوة قضائيه. قوة قضائيه و نيروي قهر و غضب فقط براي اين است كه قوة خيال مردم را تطهير كند كه اگر همگي مردم به كلاس درس بروند و اين قوه را پاك گردانند ديگر هيچ قوة غضبيه اي لازم نخواهد بود. حتي اگر مردم موفق به تطهير قوة خيال خود مي شدند خداوند هرگز جهنم را خلق نمي كرد. آتش جهنم براي تطهير مردم آفريده شده است زيرا در روايات آمده كه آتش جهنم مانند آتش دنيا سوزنده است اما سوزندگي آن سازندگي را به همراه دارد. جهنم نمي سوزاند تا فقط زجر دهد بلكه مي‌سوزاند تا بسازد. مثل اينكه پزشك با چاقوي جراحي اش شكم مريض را پاره مي كند تا مرض او را علاج كند. آري جهنم ادبستان حق است.

 

كنترل كردن قوه خيال از دوران كودكي

در مورد كودكان فرموده اند ايشان را تا هفت سالگي رها كنيد تا خود را در سه بخش تقويت كنند به گونه اي كه 1-خوب بخورند. 2-خوب بخوابند. 3-خوب بازي كنند. فقط پدر و مادر بايد دقت كنند تا فرزندان آنها زياده روي نكنندو همانند اينكه باغبان درخت را مي كارد و رهايش مي كند تا نفس بكشد و غذا بخورد و رشد كند اما بيش از حد به او آب نمي دهد كه ريشه اش بپوسد و يا اينكه بيش از حد به او كود نمي پاشد كه آن را بخشكاند. پدر و مادر نيز بايد مواظب باشند تا كودكانشان زياده خوري نكنند. البته كودكان در اين سنين- از تولد تا هفت سالگي- معمولاً بيش از حد نمي خورند. كودك عموماً از هفت سال به بعد پر خور مي شود. اگر نوزاد فطرت پرخوري داشته باشد آن هنگام كه به او پستان پر از شير داده مي شود بايد آنقدر بخورد تا شكمش دريده شود، اما مي بينيد در اين حال اگر چه به زور هم به او شير دهند او فقط به اندازة نياز خود مي مكد و بقيه را قبول نمي كند. طبيعت كودك كاملاً تنظيم شده است. پرخوري كودكان معمولاً از روزهايي آغاز مي گردد كه او به خيال خودش عقل پيدا كرده و خود مي فهمد كه چه مقدار غذا بايد مصرف كند.

فرموده اند: تا هفت سالگي كودكانتان را رها كنيد تا خوب بازي كنند البته فقط مواظب باشيد تا آنها در اين مدت حرفهاي بد ياد نگيرند. هرگز جلوي بازي بچه را نگيريد كه اگر بچه در اين مدت آنچه را كه در توان دارد، اعم از قوة بازيگري و پرخوري و غير آن بيرون نريزد اين قوه در او ريشه ميكند و آن هنگام كه بزرگ شد بازيگر و پرخور مي شود. زيرا تا انسان آنچه را كه در درون دارد بيرون نريزد نمي‌تواند آن را رها كند. همين حالا اگر شما عزيزان برويد و مشغول بازي كردن شويد مي بينيد تا اندازه اي مي توانيد بازي كنيد و بيش از آن نمي‌توانيد و خسته مي شويد اما كودكان را مشاهده مي كنيد كه اگر از صبح تا انتهاي شب هم يكسره بازي كنند خسته نمي شوند. سرّ آن اين است كه يك قوة بازيگري در كودك وجود دارد كه او بايد تا هفت سالگي تمام آن را مصرف كند و بيرونش بريزد كه اگر ريخت از آن به بعد دوران بازيگري اش به اتمام رسيده است. متأسفانه ما الآن جلوي بازي كودك را مي گيريم. اين است كه مي بينيم كودكانمان بعد از هفت سالگي همچنان به بازي مشغولند و آن را رها نمي كنند. تا قبل از هفت سال اگر به او مي گفتيم بازي نكن حرف ما را گوش مي كرد و بازي نمي كرد اما اكنون كه بزرگ شده حرف گوش نمي كند و شيطنت مي كند. لذا كودك اگر در اين سنين خوب بخورد و خوب بخوابد و خوب بازي كند بعد از آن ديگر بازيگري و پرخوري و زياده خوابي كودك تمام مي شود و او متعادل بار مي آيد. همانند اين كه شما مقدار زيادي غذا تهيه كنيد و بخواهيد آن را ذره ذره به ديگري بخورانيد. در اين صورت اگر چه شما خروارها غذا هم به او بدهيد او آهسته آهسته همه را مي خورد، اما اگر كل غذاها را جلوي او بگذاريد و بگوئيد: تا جان داري بخور، او وقتي به مقدار نيازش خورد بعد از آن ديگر از آن غذا بدش مي آيد. همچنين اگر به كودك بگوئيم يواش يواش بازي كن او تا هفتاد سالگي هم بازي مي كند و سير نمي شود، اما اگر تا هفت سالگي به اوبگوئيم هر چه مي تواني بازي كن او بعد از هفت سالگي ديگر از بازي كردن بدش خواهد آمد.

كنترل قوة خيال كودك تا قبل از هفت سالگي آسان است اما بعد از آن مشكل مي شود. بعضي از كودكان را مي بينيد كه بيش از حد شلوغ مي كنند و كسي نمي تواند جلوي شلوغي آنها را بگيرد. معمولاً اين بچه ها وقتي پا به سن بالاتر گذاشته اند آرام مي شوند، به خاطر اينكه هر چه از شلوغي و شيطنت در خود داشته اند بيرون ريخته اند. يا اينكه بيشتر كودكان را مي بينيد كه زياد با يكديگر قهر مي كنند و زود آشتي مي كنند، معلوم مي شود كه قوة خيال در آنها به سر حدّ كمالش نرسيده است. كمتر كودكاني هستند كه تا هفت سالگي در ميدان بازي بيش از حد قهر كنند و قهرشان دوام داشته باشد. قهر مي كنند اما قهرشان مستدام نيست. برخلاف كودكاني كه بيشتر از هفت سال دارند.

نتيجة كلام اينكه وقتي اساس نهال كودك خوب چيده نشد، اين نهال كج رشد مي كند. وقتي هم كه كج شد اوّلاً بسياري از آنها به دنبال خودسازي نمي‌روند، ثانياً اگر هم بروند بايد جان به لب بياورند تا خود را مستقيم كنند.

پس تو هم بايد قوة خيال را از گمانها و سوء ظن ها تطهير كني. هر كجا ديدي كه داري نسبت به ديگري بدبين مي شوي بدان كه قوة خيال به ميدان آمده است. چون عقل هرگز بدبين نمي شود. عقل به فكر تصحيح است نه به فكر مغلطه. اگر كسي را ديدي كه به جانبي مي رود نبايد با خود بگويي «او چون قصد سوئي داشته به آنجا رفته است. كه اين بازيگري قوة خيال است». عاقل باش و با خود بگو: «قطعاً او قصد انجام فعل خيري داشته كه به آنجا رفته و ...»

متأسفانه گاهي اوقات آنچنان قوة خيال شخص مريض است كه نمي تواند به خود تلقين كند و جهت مثبت را اخذ كند. اينجا است كه هم خود و هم ديگران را دچار مشكل مي كند. به ديگري سلام مي كند اما چون ديگري كمي ديرتر جواب سلام او را داده با خود مي گويد. «چرا دير جواب سلام مرا داد؟» و چند روزي به خاطر همين مسئله خود را معطل مي كند. در حالي كه مي توانست با يك جمله خود را راحت كند و بگويد: «حتماً حواسش نبود.» اما او اين كار را نكرده و همچنان به قضيه دامن زده و با خود مي گويد: معلوم مي شود فلاني اصلا از من خوشش نمي آيد و با اين گونه رفتار مي خواهد به من بفهماند كه مرا دوست نداشته و حاضر به برقراري ارتباط با من نيست.

حال كه چنين است از فردا كه او را ديدم اصلا به او سلام نمي كنم. فرداي آن روز به هم مي رسند و اين آقا سلام نمي كند. طرف مقابل هم كه برخورد اين آقا را مي‌بيند با خود مي گويد: «عجب! مثل اينكه اين آقا عارش مي‌آيد به من كه بزرگتر از اويم سلام كند! و ...» و مي بينيد چه چيزها پيش مي آيد. تمام اينها دلالت بر اين دارد كه قوة خيال ما را به بازي گرفته است.

در روايت آمده است كه: رو در روي امام علي «عَلَيهِ السَلام» مي ايستادند و او را لعن مي‌كردند، اما امام رو برمي گرداند و مي فرمود: حتماً يك علي ديگري را مي‌گويند. اين حرف، حرفِ عقل است. شخص ديگري به امام سجاد «عَلَيهِ السَلام» رسيد و جسارت بزرگي به حضرت ايشان كرد كه اصلاً آن جسارت گفتني نيست. امام جلو رفتند و فرمودند: آقا جان! اين مطلبي كه نسبت به محاسن من فرموديد اگر در روز قيامت محاسنم را بسوزانند بدتر از آني خواهد بود كه تو فرموده اي. اما اگر نسوزانند، اين گونه كه شما فرموديد نخواهد بود. طرف مقابل با شنيدن اين حرف امام، خيلي خجالت كشيد و سرش را پايين انداخت. اين را مي گويند: عقل. در اين مورد تحقيقي در روايات داشته باشيد تا ببينيد ائمه«عَلَيهمِ السَلام»  چه سفارشاتي به ما كرده اند.

اگر كسي مي خواهد بداند كه در مسير خودسازي قرار گرفته يا نه، بايد ببيند كه نسبت به اطرافيانش بدگمان است يا نه؟! اگر بدگمان بود بايد بداند كه در سير انساني نيست. اوّلين پله اي كه انسان را در مسير خودسازي قرار مي دهد، خوش بيني است. از همين اكنون خود را بسنجيم كه خود را نسبت به ديگران بدبين يافتيم بايد تصميم بگيريم در اوّلين پلّة خودسازي قدم گرفته و خوش بين باشيم. هر كجا ديديم سوء ظن پيدا كرده ايم خلاف آن را در نظر بگيريم. روايت شريفي از امام صادق«عَلَيهِ السَلام»  است كه امام مي فرمايند: «ضع امر اخيك علي احسنه»[1] يعني فعل برادرت را حمل بر احسن كن. امام در روايت «علي احسنه» فرمودند و «علي حسنه» نفرمودند. نكته اي در اين بيان امام است كه به عرض شما مي رسانيم.

به عنوان مثال اگر شخصي جواب سلام شما را نداد، شما مي توانيد اين جواب ندادن او را سه گونه تفسير كنيد 1- اينكه به صورت منفي تفسير كنيد و بگوئيد اوبا من كينه كرده و نمي خواهد جواب مرا بگويد. 2- با خود بگوييد او حواسش نبوده كه جواب مرا بدهد وگرنه جواب مرا مي داد، كه اين حمل فعل برادر «علي حسنه» است. 3- اينكه با خود بگوييم او نه تنها حواسش نبوده بلكه چون در فكركارگشايي ديگران بوده جواب مرا نداده. اين حمل فعل برادر «علي احسنه» است و امام فرمودند فعل برادرتان را به نيكوترين وجه حمل كنيد.

حضرت آقا مي فرمودند: يك بار كه من از ايرا پياده به اسك مي آمدم در بين راه غزلي گفتم. چه بسا ممكن است آن روز در بين راه پنجاه نفر از كنار آقا گذشته و سلام كرده باشند اما چون آقا در اين عالم نبودند اصلاً متوجه سلام كردن آنها نشده باشند حال شما بفرمائيد آيا سوء ظن در اينجا جائز است يا نه؟ تصديق مي فرماييد كه در اينگونه مسائل نه تنها سوء ظن جايز وصحيح نيست بلكه مطابق با واقع آن است كه ما امر ديگران را حمل بر احسن كنيم نه فقط حمل بر حسن، يعني ما بايد سعي كنيم آنچه از دوست و همسايه وپدر و مادر و ديگر اطرافيان وحتي دشمنان به ذهنمان مي رسد حمل بر درست ترين و صحيح ترين وجه كنيم. آنگاه است كه بركات و نعم زيادي بر ما نازل مي شود. چرا كه قوة خيال به منزلة آيينه اي است كه مي تواند باطن عالم را نشان دهد. لذا بايد سوءظن ها را كه همچون زنگاري بر روي آيينه مي نشيند بر طرف كرد و اين آيينه را صيقلي داد تا ملكوت عالم در آن متمثّل شود و در شب، خوابهاي خوشي ببيند. و بدين ترتيب است كه در خواب همان شخصي را كه از كنار او گذشت و جواب سلامش را نداد به بهترين وجه مي بينيد. اما اگر نسبت به همان فرد بدگماني و سوءظن داشته باشد در خواب جز مارها و عقربها و گرگها چيز ديگري نخواهد ديد. تمام خوابها صور تمثلات ملكات خيالاتي هستند كه در نفس او جاي گرفته اند. اكثر آنچه در خوابهايمان از حيوانات وحشي مي بينيم زير سر سوءظن ما نسبت به ديگران است. اگر كسي سوءظن را از ذهنش برطرف كند خواب ديدنش كم مي شود و ديگر خواب پريشان نمي بيند. چه بسا از آن به بعد در شب حقايقي را به صورت خوابهاي خوشي به او نشان دهند.تا آنجا كه خواب تور شكار او مي شود و او با خواب به شكار عالم مي رود، امام معصوم را مي بيند و در خواب براي دهها مريض شفا مي گيرد و گرفتاري صدها نفر را برطرف مي كند. اما متأسفانه از بس كه سوءظن ها ذهن ما را پر كرده است، اگر كسي مريض شود هزاران نفر هم به دور اوجمع شوند نمي توانند راه علاجي براي او پيدا كنند.

بخش ديگر طهارت قوة خيال، طهارت آن از پروراندن آرزوهاي بيهوده است. «طهارت خيال از جولانش در ميدان آمال و اماني» آمال به معني آرزوها است. مي بينيد شخصي آرزو مي كند كه به جايي برسد تا بتواند از اين راه انتقامش را از ديگري بگيرد و بلايي بر سرش بياورد. يا اينكه آرزوي ساختن ساختماني مي كند وبراي تحقق خواسته اش به حرام مي افتد. اساس تمام اين آرزوها كج است و انسان را به انحراف مي كشاند و يا پدر و مادران را مي بينيد كه آرزومي كنند عروسي كردن فرزندانشان را ببينند و بعد بميرند. اتفاقاً عروسي كردن آنها را هم مي بينند اما همچنان دلشان ناآرام است و دلشان مي‌خواهد عروسي كردن نوه هايشان را هم ببينند. معلوم مي شود كه قوة خيال، ايشان را به بازي گرفته است. چه كنيم كه آرزوي بد نداشته باشيم و عمر بيخود نخواهيم؟! در اين مورد امام سجّاد «عَلَيهِ السَلام» در مناجاتشان مي فرمايند: «پروردگارا! اگر عمر من در راه طاعت توصرف مي شود هر چه مي تواني درازش كن تا به بركات نفس ناطقه ام افزوده شود. اما اگر قرار است اين جان من چراگاه شيطان شوداز تو مي‌خواهم زودتر جان مرا بگيري كه بيش از اين خود را بيچاره نكنم.»

معمولاً وقتي مردم پير مي شوند دو چيز در آنها تازه مي شود، يكي حرص است و ديگري آرزوهاي طولاني. حريص مي شوند وفرزندانشان را سرزنش مي‌كنند و مثلاً به آنها مي گويند: شما كه زور نداريد، ما وقتي به اندازة شما بوديم با چوبي مي توانستيم ده، بيست نفر را كتك بزنيم و ... ديگر نمي داند كه اين حرص است نه ادب و ادب آموزي. ادب آن است كه به آنها بگوييم: فرزندم! آن زمان من قدرت داشتم به گونه اي كه با چوبي مي توانستم عدة زيادي را بزنم ولي دهها فحش و چوب را بر خودم پذيرفتم و دستم را به سوي كسي دراز نكردم. همين طور آرزوهاي فراواني نيز در آنها پديد مي آيد. كه اين هر دو را بايد از وجود خود دور كنند.

نتيجة كلام اينكه 1- سوءظن ها را برطرف كنيم و قوة خيال را از هر چه نامطلوب است پاك گردانيم. 2- از آرزوهاي بيهوده و خلاف صرف نظر كنيم تا قوة خيال تطهير شود.

«و الحمدلله ربّ العالمين»

      پايان جلسة هفتم

 

 

 

 

 



1-وسائل الشيعه ج 12، ص 302 

از خدا خواهيم توفيق ادب              بي ادب محروم باشد از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد              بلكه آتش در همه آفاق زد

«مجلس ششم»

 

© طهارت قواي عمليه نفس

© نقش دستورات شرعيه در طهارت قوا

© فقه مقدمه تهذيب اخلاق

© ظهور طهارت در بدن و شكل گرفتن ملكه تسليم در نفس

 

 «بسم الله الرحمن الرحيم»

طهارت قواي عمليه نفس:

حضرت آقا در كتاب شريف «وحدت از ديدگاه عارف و حكيم» آخرين مرتبه اي كه در طهارت ظاهريه مطرح مي فرمايند طهارت در مراتب قواي عملي نفس است. زيرا نفس داراي قوه هاي فراواني همانند قوة باصره، قوة ذائقه، قوة شامّه، قوة غضبيه، قوة شهويّه و ... است كه با اين قوا كارهايش را انجام مي دهد. در اين بخش كتاب چنين آمده است: «طهارت ظاهره در مراتب قواي عمليه نفس مرتبه تجليه است كه نفس، قوي و اعضاي بدن را به مراقبت كامله در تحت انقياد و اطاعت احكام شرع و نواميس الهيه وارد نموده كه اطاعت اوامر و اجتناب از منهيات شرعيه را به نحو اكمل نمايد تا پاكي صوري و طهارت ظاهريه در بدن نمايان شود و در نفس هم رفته رفته خوي انقياد و ملكه تسليم براي اراده حق متحقق گردد و براي حصول اين مرتبه علم فقه بر طبق طريقه حقه جعفريه كافي و به نحو اكمل عهده دار اين امر است. فقه مقدمه تهذيب اخلاق و اخلاق مقدمه توحيد است.»

 

نقش دستورات شرعيه در طهارت قوي:

دستورات شرعيه در مسائل فقهي براي اين است كه نفس را در تمامي قوايش تطهير نمايد. مثلاً يكي از اسرار دستور نماز و روزه تطهير قواي ظاهرية بدن است و همچنين براي اينكه اعضاي بدن در هنگام عبادت كردن مؤدب گردند.

اگر در نماز دقت كنيد مي بينيد كه اين عمل چقدر موجب تأديب بدن است. از نحوة ايستادن گرفته تا نحوة نشستن و حركت كردن و تسبيح گفتن و حمد و سوره خواندن ... در اين بخش به كتابهايي كه در مورد نماز نوشته شده مراجعه بفرمائيد همانند كتابي كه حضرت امام (ره) به نام «آداب الصلوه» نوشته اند كه اگر شخصي بخواهد نماز بخواند چگونه بايد ادب را مراعات كند و به چه نحوي بايد اعضاء و جوارحش را تأديب نمايد تا حق نماز را در مرتبة ظاهر اداء فرمايد؟!

همچنين روزه هم براي خود آدابي دارد. روزه باعث مي گردد تا قوة شهويّه انسان كنترل شود. زيرا رسيدن دائمي غذا به نفس همان و دائم غليان يافتن قوة شهويه همان! و روزه باعث تعديل قوة شهويّه است. اگر انسان بخواهد هر غذائي را كه باعث شكوفايي قواي نفسيه اش مي شود تهيه نموده و مصرف كند به سختي مي تواند جلوي نفس را در مقابل خواسته هايش بگيرد اما اگر آن غذاها به واسطة دستورالعمل شرعيه كنترل گردد نفس در آن قوا كم كم تنزل مي كند و در اين وقت ايستادگي در مقابل آن، كار مشكلي نخواهد بود.

حضرت آقا بارها مي فرمود: نفس آنچنان سركش است كه اگر تمام يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر را جلوي او سر ببرند و از او خواهش كنند كه حالا ديگر رهايمان كن باز هم دست نمي كشد و انسان را رها نمي كند مگر اينكه فرموده اند: روزه نفس را مهار مي كند. لذا احكام شرعيه براي تأديب و طهارت قواي نفس به خصوص قوة شهويّه و قوة غضبيّه جعل شده اند كه اگر انسان اين دو قوه را كنترل كند مي تواند به مقدار زيادي بر خود فائق آيد.

همانگونه كه بعضي از احكام براي نزديك كردن رابطة انسان و آفريدگارش تشريع شده، بعضي از احكام نيز براي نزديكي انسان با افراد همنوعش آمده است؛ همانند دستوراتي كه در مورد پرداخت كردن خمس و زكات و كمك به فقراء و چگونگي معاملة بين دو نفر وجود دارد. بعضي از احكام شرعيه براي تنظيم روابط شخص با نظام هستي مي باشد كه باعث مي گردد او خودش را با عالم هماهنگ كند و هر طوري كه دلش مي خواهد عمل نكند؛ همانند احكامي كه در مورد وقت نماز و روزه مي خوانيم كه فرموده اند: وقت نماز مغرب و عشاء هنگام غروب آفتاب است. وقت نماز ظهر و عصر موقع زوال آفتاب است و يا اينكه فرموده اند: براي روزه داشتن از ابتداي صبح تا غروب بايد امساك از غذا كرد و يا اينكه فرموده اند هر كس به دنبال توفيق بيشتري است سحرگاهان را بيدار باشد، كه مجموع اينها دلالت بر هماهنگي شخص با نظام عالم مي كند زيرا انسان جهت برقراري ارتباط بيشتري با نظام عالم و نيز براي تشخيص زوال، براي تشخيص صبح، براي تشخيص مغرب و عشاء و ديگر مسائلي كه در رابطة نظام هستي است، سعي مي كند خود را با عالم آشنا كند، گاه براي دريافتن اين روابط به تفكر مي نشيند كه تمام اينها در ساختن انسان تأثير بسزايي دارند.  اگر ما به طور دقيق در پي انجام احكام شرعيه باشيم قواي نفس تعديل مي گردد.

در ادامه فرمودند: «طهارت ظاهره در مراتب قواي عمليه نفس، مرتبه تجليه است» تجليه جلا دادن نفس است. اصل نفس موجودي نيست كه به واسطة نماز خواندن يا روزه گرفتن پديد آمده باشد بلكه نفس حقيقتي است كه از جانب خداوند متعال آفريده شده و به وجود آمده است و بعد از آن نيز قرار است كه به واسطة احكام شرعيه رنگ گرفته و جلا داده شود. همانند اينكه ساختماني را مي‌سازند و بعد از آن به ما مي گويند تزئينش كنيد و رنگش بزنيد. پس ساختن ساختمان بخشي است و تجليه و زيبا كردن آن بخشي ديگر. ما چون خود نمي‌دانيم چگونه بايد با عالم و آفريده هاي در نظام هستي ارتباط برقرار كنيم لازم است آفريدگار نظام عالم با همان قلمي كه عالم را آفريده براي ما دستور بنويسد و رابطة بين آدم و عالم و آدم و خداي عالم راتنظيم كند. تنظيم ارتباطات به منزلة رنگ آميزي نفس ناطقه است (تا برسيم به اصل شريف علم و عمل كه دو جوهر انسان سازند).

پس تعبير «نور» در رواياتي همچون: «الوضوء نور»، «الصلوه نور»، «الصوم نور»، «الحج نور» دلالت بر اين دارد كه چراغاني كردن و آراستن منزل دل و جلا دادن ساختمان نفس ناطقه تنها به واسطة مراعات كردن احكام شرعيه متحقق است. «تكوين» اصل ايجاد موجودات را گويند و «تشريع» در خصوص انسان بوده و براي زيبا كردن آن است. لذا مي فرمايند: «مرتبة تشريع در خصوص انسان و در مرتبة تجلية اوست» احكام شرعيه باعث مي گردند كه قواي نفس به اطاعت شخص در بيايند. اگر كسي روزه گرفت، قوة شهوت را مطيع خود مي‌كند و بر او مسلّط مي شود. بر خلاف كسي كه هر روز شكمبة خود را پر مي‌كند و تا آنجا كه مي تواند مي خورد. چنين شخصي هرگز نمي تواند قوة شهوتش را كنترل كند. زيرا عاقلانه نيست كه انسان چاقوئي را به دست ديوانه اي بدهد و بعد به او بگويد: نزن كه خطرناك است. همين كه چاقوئي به او داده ايد، نهي را برداشته ايد زيرا او ديوانه است و مي زند و نهي شما را ادراك نمي كند. نفس نيز قبل از اينكه ساخته شود همانند يك ديوانه است كه اگر انسان بدون دستورات اسلامي بخواهد چاقو را به دستش بدهد، خطرناك است. براي خلع سلاح كردن نفس ناطقه بايد قوة غضب و شهوت را از او بگيريم. بهترين راه آن روزه گرفتن و گرسنگي كشيدن است زيرا نفس اگر گرسنه باشد مطيع مي شود.

نكتة قابل عرض ديگر اين كه شارع مقدس احكام را براي دفع گناه فرستاده نه رفع گناه! زيرا فرق است بين دفع كردن و رفع كردن. اگر انسان قبل از عارض شدن بيماري به نزد پزشك برود وبراي تداوم سلامتي خود از او دستورالعمل بگيرد يا اينكه در آستانة مريضي قرار گيرد و پزشك به او بگويد اگر مي خواهي مريضي در تو وارد نشود بايد اين كارها را انجام دهي در اينجا علاج قبل از وقوع گرفتاري را در اصطلاح عرب «دفع» مي گويند. همانند آنچه كه در واكسينه كردن كودكان رخ مي دهد كه به منزلة قوي كردن بدن بچه و دفاع اودر برابر امراض بعدي است. اما اگر انسان صبر كند تا مريضي بر او عارض شود و بعد به فكر علاج آن بيفتد در اين صورت عرب مي گويد: اوبه دنبال «رفعِ» مرض است. پس دفع، علاجِ قبل از مرض است و رفع علاجِ بعد از مرض.

شريعت مطهره به دنبال اين است كه از انسان دفع امراض روحي كند و نگذارد جان او مريض شود و لذا از همان ابتداي پديد آمدن نطفه براي پدر و مادر دستورالعمل صادر مي كند كه اگر مي خواهيد بچه دار شويد نبايد در فلان شب مجامعت نمائيد و يا اينكه فرموده در آن حال نبايد رو به قبله باشيد، و نيز بايد در حال سيري و يا گرسنگي شديد باشيد و دهها دستورالعمل ديگر كه در اين بخش عنوان شده است. اگر هر كدام از اين دستورات مراعات نشود در آينده در روحيه فرزند تأثير منفي مي گذارد و براي اومشكلاتي پديد مي آورد.

مادر عزيز! در مدت نه ماه حمل، زهدان تو امانتدار نظام عالم است. رحم تو عرش خدا و لوح محفوظ حق مي گردد. به تعبير حضرت آقا خداي عالم سراسر عالم را مشك زني مي كند و نطفه اي را به عنوان عصاره و زبدة نظام آفرينش به دست مي آورد و آن را به مادر عزيز مي سپارد. بدين گونه جايگاه مادر در نظام هستي روشن مي شود كه خداوند، عالَمِ خلق شده را خلاصه مي كند و تحويل زن مي دهد و به او مي گويد كه از اين خلاصه، انسان بساز.

پس اي مادر! تو نيز بيا و در طي نه ماه حاملگي با وضو باش و ذكر خدا بگو و غيبت نكن و خود را به دروغ گفتن عادت مده، تا نهال درخت وجودي جان تو و همسرت، فاسد به بار ننشيند و فرزند سالم به دنيا آوري.

همان گونه كه به عرض رسيد نوعاً دستورات شرعي جهت دفع امراض انساني است اما اگر احياناً انسان دچار خطا و اشتباهاتي شد و احكام فقهيه را مراعات نكرد، براي او راهي به نام «توبه» باز كرده اند. كه توبه جهت رفع گناه است نه دفع گناه. فقه فقط عهده دار مسائل تشريع است كه اگر انسان به واسطة دستورات فقهيه نتوانست جلوي نفس خود را بگيرد از آن به بعد علم كلام متكفّل او مي شود و راه توبه را برايش باز مي كند. آنجا ديگر فقه نمي تواند جوابگو باشد. فقه فقط مي گويد من دستور خود را صادر كردم اما اگر عمل نكردي از آن به بعد به عهدة من نيست. همانند اينكه معلم به شاگردش مي گويد براي قبول شدن دستور من اين است كه اينگونه درس بخواني و اين مقدار به كلاس بيايي كه اگرمراعات نكني من عهده دار تو نخواهم بود، بلكه خود متكفّل خودت هستي. لذا فقيه هيچگاه متكفّل گناه مردم نمي شود.

نتيجه آن كه اگر انسان تن به احكام شرعي دهد هم قواي نفس را مطيع نفس مي كند و هم نفس را مطيع خودش قرار مي دهد. وبر اساس انقياد قواي نفس براي نفس، طهارت در نفس ظاهر مي شود.

 

فقه، مقدمه تهذيب اخلاق:

در عبارت آمده است: «... و براي حصول اين مرتبه علم فقه بر طبق طريقة حقة جعفريه كافي و به نحو اكمل عهده دار اين امر است.» از آنجا كه اكثر مسائل فقهي ما از زبان مطهّر امام صادق«عَلَيهِ السَلام»  يا امام محمد باقر«عَلَيهِ السَلام»  بيان شده است فقه ما را تعبير به «فقه جعفري» يا «فقه باقري» مي كنند. زيرا در ميان ائمه«عَلَيهِم السَلام»  فقط اين دو امام بودند كه به واسطة قرار گرفتن  در شرائط زماني مناسبي، توانستند احكام شرعية بيشتري بيان كنند، و حوزة علميه تشكيل دهند و طلبه تربيت كنند و به «زراره ها» حديث بياموزند. بر همين اساس فقهِ ما را به «فقه جعفري» نام گذاري كردند چه اينكه مذهب ما به «مذهب محمدي» معروف شده است.

در ادامه آورده اند: «فقه مقدمة تهذيب اخلاق و اخلاق مقدمة توحيد است» براي راه يافتن به بارگاه توحيد و خداشناسي ابتدا بايد به دستورات فقهيه عمل كرد و بعد بايد صاحب اخلاق نيكو شد و بعد از آن وارد بحث حكمت و توحيد شد. پس در حقيقت، فقه فرع اخلاق و اخلاق فرع بر حكمت و حكمت فرع بر توحيد است و اخلاق اصل فقه و توحيد اصل حكمت و حكمت اساس اخلاق است زيرا هميشه آنچه مقدمه است فرع و آنچه ذي المقدمه است اصل مي باشد لذا راه شريعت اولين مرتبة سير انساني است.

البته لازم به توضيح است كه احكام شرعيه بعد از راه يافتن انسان به مرتبة تهذيب اخلاق و خداشناسي، همچنان باقي مي ماند و تا آخرين لحظات زندگي انسان، جاري است واز او دست بردار نيست. انسان بايد دستورات فقهيه را به عنوان نردبان ترقّي و تعالي نفس و جان و براي تطهير حقائق دروني و مراتب وجودي خود دائماً رعايت كند. اين بحث را بسط وافري نياز است كه «لعل الله يحدث بعد ذلك امراً».

 

ظهور طهارت در بدن و شكل گرفتن ملكه تسليم در نفس:

وقتي انسان در ذات و نفس خود طهارت پيدا كند، همين طهارت در بدن او هم ظاهر مي شود كه مي بينيد اگر شخص حقيقتاً نماز خوان و روزه گير باشد، در چهرة او تأثير گذاشته و روي اورا زيبا مي كند و به همين منوال نيز چهرة افراد و اشخاص اجتماع مطابق با گناهانشان برمي گردد.

هميشه چهره خبر از درون مي دهد. خداوند متعال در سورة فتح (آية 30) مي‌فرمايد: «سيماهم في وجوههم منّ اثر السّجود» كه اگر كسي در پيشگاه حق متعال به برنامه هاي شريعت الهيه عمل كند صورت او مطابق اعمالش زيبا مي‌گردد و نشان مي دهد كه در درون چه دارد.

حضرت علامه در ادامه مي فرمايند: «در نفس هم رفته رفته خوي انقياد وملكه تسليم براي اراده حق متحقق مي‌گردد» تمام هدف انسان اين است كه خود را تسليم خدا كند و تا شخص قواي خود را تسليم خود نكند نمي تواند خودش را تسليم خدا كند و بايد آنقدر در عمل به احكام شرعيه تثبّت به خرج دهد تا آن اطاعت و تسليم براي او ملكه شود.

«ملكه» صفت راسخة در نفس را گويند. اگر كسي آنقدر سيگار بكشد كه ديگر نتواند خود را از آن جدا كند، به چنين شخصي مي گويند: «سيگار كشيدن براي او ملكه شده» برخلاف كسي كه تازه شروع به سيگار كشيدن كرده است، او به راحتي مي تواند سيگار را كنار بگذارد. صفت ملكه شده آنچنان در نفس ريشه مي كند كه برداشتن و قطع كردن آن، به راحتي ممكن نيست. به تعبير خودمان مي گوئيم: «ترك عادت موجب مرض است» در امور معنوي هم همين گونه است. گاهي صفت جود و بخشش چنان در شخص رسوخ مي‌كند كه اگر او روزي را بدون بخشش بگذراند، ناراحت است. يا اينكه شخصي آنچنان مهمان دوست است كه اگر روزي در منزلش مهمان نيايد، ناراحت مي شود. نفس نيز با رعايت متداوم احكام شرعيه، قوايش را به تسليم خود در مي آورد و طهارت ظاهرية بدن را تأمين مي كند اما اگر عمل كردن به احكام شرعيه را ترك گويد قواي او نيز از تسليمش سر باز مي زنند و بار ديگر نجاست ظاهر او را فراهم مي‌آورند.

«و الحمدلله ربّ العالمين»

    پايان جلسه ششم

 

 

از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

نگهداري مواد غذايي در يخچال

سرد كردن و انجماد يكي از متداول ترين روش هاي نگهداري مواد غذايي است كه موجب طولاني شدن زمان ماندگاري آنها مي شود. استفاده از يخچال براي نگهداري برخي مواد غذايي فاسد شدني مانند گوشت، مرغ، ماهي و لبنيات، ضروري است. همچنين يخچال به تازه ماندن بعضي مواد غذايي مانند سبزي و ميوه خام و ايجاد طعم دلنشين و خنك در نوشيدني ها كمك مي كند.

حداكثر زمان ماندگاري مواد غذايي فاسد شدني و نيز بسياري از ميوه ها و سبزي ها در صفر درجه سانتيگراد دو هفته، در5 درجه سانتيگراد يك هفته و در درجه حرارت اتاق (22 درجه سانتيگراد) چند ساعت است.

غذاي سرد سالم تر است

با تغيير شيوه زندگي، نياز ما به يخچال بيشتر شده است. به دفعات كمتري خريد مي كنيم، ولي هر بار ميزان بيشتري مواد غذايي مي خريم. در نتيجه مواد غذايي بيشتري را براي مدت طولاني تر در يخچال نگهداري مي كنيم.

چند نكته مهم:

- دماي سردترين قسمت يخچال را بين صفر تا پنج درجه سانتيگراد نگه داريد.

- پس از باز كردن در قوطي كنسرو، محتويات آن را در ظرفي خالي كنيد و روي آن را بپوشانيد. در غير اين - صورت ممكن است قوطي، غذا را آلوده كند.

- غذايي را كه تاريخ مصرف آن گذشته است، دور بريزيد. بر چسب مواد غذايي را در ارتباط با درجه حرارت محل نگهداري و زمان ماندگاري كنترل كنيد.

- يخچال را بيش از حد پر نكنيد زيرا هواي خنك، كه يخچال را سرد نگه مي دارد، نمي تواند جريان پيدا كند.

- يخچال را نزديك اجاق گاز يا منبع حرارتي ديگر قرار ندهيد.

- فاسد شدني ترين غذاها را در سردترين قسمت يخچال بگذاريد.

حال قسمت هاي مختلف يك يخچال و مواد غذايي را كه در آن قسمت ها بايستي نگهداري شوند ، برايتان بازگو مي كنيم.

سردترين قسمت (0 تا 5 درجه سانتيگراد)

در اين قسمت غذاهايي را قرار دهيد كه بايد سالم نگه داشته شوند. روي مواد غذايي خام را بپوشانيد يا آنها را بسته بندي كنيد. مواد غذايي كه بايد در اين قسممت نگهداري شوند شامل :

- غذاهاي پخته ي سرد مانند غذاهاي آماده مصرف، انواع پيراشكي، مرغ آماده مصرف

- شير، ماست و پنير تازه

- انواع گوشت پخته، سوسيس و كالباس

- سالادهاي آماده مانند سالاد سيب زميني و الويه

- غذاهاي خانگي مانند انواع خورش و آبگوشت

- شيريني خامه اي

گوشت، مرغ و ماهي تميز شده را هميشه در سردترين قسمت يخچال و حتماً در ظروف در بسته نگه داريد و آنها را هر چه سريع تر مصرف كنيد و براي مدت طولاني تر در فريزر نگه داري كنيد.

 

 

قسمت هاي خنك

در اين قسمت مواد غذايي را كه بهتر است خنك نگه داشته شوند تا براي مدت بيشتري تازه بمانند، بگذاريد، مانند:

- آب ميوه و پنير سفت مانند پنير پيتزا

- ظروف و شيشه هاي باز شده سس سالاد، سس گوجه فرنگي و مربا كه بر چسب " در يخچال نگه داري شود" داشته باشند.

- كره، مارگارين روغن هاي خوراكي

- تخم مرغ

در صورت وجود قسمت هاي مجزاي مخصوص (جاي كره و تخم مرغ) مي توان از آنها استفاده كرد. تخم مرغ  پس از خريد بايد در يخچال نگه داري شود. در صورتي كه روي بسته توصيه هايي شده است، به آنها عمل كنيد.

جا ميوه اي

اين قسمت گرم ترين منطقه يخچال است.

سبزي، ميوه و مواد اوليه سالاد ماند كاهوي خرد نشده، گوجه فرنگي، تربچه را در اين قسمت مي توانيد نگه داريد.

بعضي از ميوه ها و سبزي ها مانند موز، ليمو و گوجه فرنگي را بهتر است در دماي بالاتر از 10 درجه سانتيگراد نگه داريد تا كيفيت آن ها به خوبي حفظ شود.

يخچال را بيش از حد پر نكنيد

- بر خلاف فريزر كه در صورت پر بودن بهتر كار مي كند، يخچال نبايد بيش از حد پر شود. پر بودن بيش از حد يخچال، باعث توقف جريان هواي خنك (كه غذا را سرد نگه مي دارد) مي شود.

- وقتي زياد خريد مي كنيد، مجبور مي شويد به زور آنها را در يخچال جا دهيد. سعي كنيد نوشيدني هايي را كه براي مصرف فوري احتياج داريد، در يخچال بگذاريد و پس از مصرف به تدريج جايگزين كنيد كه اين نوشيدني ها شامل : نوشابه هاي گازدار مثل كولا ، آب ميوه پاكتي ، ماء الشعير و آب معدني است.

- بسياري از ظروف و شيشه هاي مربا، سس و غيره را فقط پس از باز كردن در آن ها، بايد در يخچال نگهداري كرد.

- لازم نيست براي سالم ماندن نوشابه آن را در يخچال نگه داريد. نوشابه سرد فقط طعم بهتري دارد.

 

 

آيا سردترين قسمت يخچال به اندازه كافي سرد است؟

براي فهميدن اين موضوع به دماسنج يخچال نياز داريد.

- دماسنج مناسب يخچال را انتخاب كنيد.

- دماسنج يخچال را كه قيمت چنداني ندارد، مي توان از فروشگاه هاي بزرگ و زنجيره اي، فروشگاه هاي لوازم خانگي و برخي كارخانه هاي سازنده يخچال خريداري كرد. نوعي را انتخاب كنيد كه خواندن آن راحت باشد.

- از دماسنج جيوه اي استفاده نكنيد كه ممكن است بشكند و مواد غذايي را آلوده كند.

- دماي سردترين قسمت يخچال را به صفر تا پنج درجه سانتيگراد برسانيد. براي اين كار لازم نيست يخچال را خالي كنيد. سپس كارهاي زير را به ترتيب انجام دهيد:

1- دماسنج را در سردترين قست يخچال قرار دهيد، جايي كه به محض باز كردن در يخچال بتوانيد آن را بخوانيد.

2- در يخچال را ببنديد و چند ساعت (ترجيحاً شب تا صبح) آن را باز نكنيد تا دماي آن ثابت بماند.

3- بدون برداشتن دماسنج دما را بخوانيد. اگر بين صفر تا پنج درجه سانتيگراد نبود درجه ترموستات يخچال را تنظيم كنيد. سپس مرحله 2 را تكرار كنيد و دوباره دما را بخوانيد.

4- اگر دماي يخچال هنوز به ميزان مطلوب نرسيده است، ترموستات يخچال را دوباره تنظيم كنيد.

- فراموش نكنيد كه بين هر بار تنظيم ترموستات يخچال و خواندن دما بايد چند ساعت فاصله باشد.

دسته ها : مال و بنون
از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

آسايش هميشگي در خانه شما

آبگرمكن

خريد لوازم خانگي در جاي خود به مهارت و آشنايي نياز دارد . در مورد هر يك از لوازم منزل بهتر است اطلاعاتي را كسب كنيم تا بتوانيم بهترينش را در نوع خود تهيه نماييم . اگر شما جزو آن دسته از افرادي هستيد كه در خانه بايد از آبگرمكن براي گرم كردن آب استفاده كنيد رهنمود هاي زير بسيار برايتان مفيد خواهد بود .

سوخت تميز و ارزان : اگر هزينه و دسترسي به سوخت براي شما اهميت دارد ، هنگام خريد به نوع سوخت آبگرمكن توجه كنيد . به طور متداول ، آبگرمكن ها در انواع گازي ، نفتي و برقي عرضه مي شود . گاز در مقايسه با ساير سوخت ها ، سوختي تميز و ارزان مي باشد كه در كشور ما در اكثر نقاط در دسترس مي باشد .

ايمني : اگر ايمني خانواده تان برايتان اهميت دارد و مي خواهيد با خيالي آسوده از آب گرم استفاده كنيد ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه علاوه بر سيستم هاي ايمني استاندارد ، به شير اطمينان و كليد حرارتي نيز مجهز باشد . دقت و سخت گيري در انتخاب لوازم خانگي ، ايمني خانه و خانواده شما را تضمين مي كند.

دوام دستگاه : نشان استاندارد ملي بر روي آبگرمكن نشانگر دوام و كيفيت دستگاه مي باشد . داشتن استاندارد ملي براي تمام دستگاههاي گازسوز و داشتن برچسب انرژي براي تمام آبگرمكن هاي ديواري الزامي است . همچنين تاييد سازمان هاي معتبر داخلي و خارجي ديگر ، مانند استاندارد كيفيت اروپا (CE) كيفيت بالاي دستگاه را نشان مي دهد.

اگر ايمني خانواده تان برايتان اهميت دارد و مي خواهيد با خيالي آسوده از آب گرم استفاده كنيد ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه علاوه بر سيستم هاي ايمني استاندارد ، به شير اطمينان و كليد حرارتي نيز مجهز باشد .

آب گرم فوري : اگر مي خواهيد به محض باز كردن شير آب ، آب گرم داشته باشيد ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه آب را فوري و در هنگام استفاده گرم كند. به اين ترتيب ، هيچ وقت معطل گرم شدن آب نمي شويد.

آب گرم مستمر : اگر مي خواهيد هيچ وقت موقع استحمام آب سرد نشود حتي وقتي كه چند نفر پشت سر هم از حمام استفاده مي كنند ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه آب گرم دايمي در اختيار شما قرار دهد. پيشنهاد مي كنيم در اين حالت از آبگرمكن با مخزن بزرگ و يا آبگرمكن ديواري با ظرفيت حرارتي بالا استفاده كنيد.

آبگرمكن

كم فشار : فشار آب در مناطق مختلف متفاوت است . اگر در منطقه اي زندگي مي كنيد كه فشار آب در آنجا پايين تر از حد معمول است ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه با فشار كم آب نيز كار كند . اگر چه براي راه اندازي آبگرمكن هاي كم فشار نيز حداقل فشار آب ضروري مي باشد چرا كه در غير اينصورت آبگرمكن روشن نخواهد شد . در صورت امكان مي توانيد آبگرمكن مخزني ايستاده استفاده كنيد.

كم مصرف : اگر مي خواهيد در طول سال هزينه كمتري بابت مصرف گاز بپردازيد ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه با مصرف كمتر گاز ، آب گرم مورد نياز شما را تامين كند . توجه كنيد كه ميزان مصرف گاز آبگرمكن هاي ديواري بر روي برچسب انرژي آن مشخص شده است . آبگرمكن هاي ديواري نسبت به انواع ايستاده گاز كمتري مصرف مي كند .در صورتي كه شما از گاز كپسولي استفاده مي كنيد و يا اينكه از آبگرمكن درجايي استفاده مي كنيد كه ممكن است براي مدت چند روز و يا چند هفته از آن استفاده نشود (مثل ويلاها) استفاده از آبگرمكن هاي جرقه زن بدون شمعك را پيشنهاد مي كنيم . در اين آبگرمكن ها در زمان باز شدن شير آب سيستم جرقه زن دستگاه را روشن مي كند و بلافاصله آب گرم در اختيار شما خواهد بود .

در صورتي كه شما از گاز كپسولي استفاده مي كنيد و يا اينكه از آبگرمكن درجايي استفاده مي كنيد كه ممكن است براي مدت چند روز و يا چند هفته از آن استفاده نشود (مثل ويلاها) استفاده از آبگرمكن هاي جرقه زن بدون شمعك را پيشنهاد مي كنيم .

اندازه مناسب : اگر مي خواهيد از فضاي خانه بهتر استفاده كنيد ، آبگرمكني انتخاب كنيد كه با فضاي خانه متناسب باشد . نصب يك آبگرمكن بسيار بزرگ در آشپزخانه كوچك مناسب نيست . علاوه بر آن آبگرمكني انتخاب كنيد كه با اشغال فضاي كمتر ، آب گرم مورد نياز شما را تامين كند .

تمام لوازم خانگي بعد از مدتي احتياج به تنظيم و تعمير دارند . هنگام خريد به مدت ضمانت و خدمات پس از فروش توجه نماييد .آبگرمكني انتخاب كنيد كه به راحتي بتوانيد با شركت سازنده آن تماس بگيريد . فراموش نكنيد كه نصب ، بازرسي و تعمير لوازم خانگي گازسوز كاري است تخصصي و بايستي توسط سرويسكار مجاز و متخصص انجام شود .

 

 توجه

** در مناطقي كه رسوب و املاح آب زياد است استفاده از مدلهاي آيونايز كه با انديكس i در آخر مدل مشخص گرديده اند توصيه مي گردد.**

 

نشريه منزل

تنظيم براي تبيان : كهتري

دسته ها : مال و بنون
از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

آبگرمكن خورشيدي


خورشيد سرمنشاء انرژي است ،انرژي خورشيدي عظيم ترين منبع انرژي در جهان مي باشد. اين انرژي پاك، ارزان و بي پايان بوده و در تمام مناطق كشورمان و جهان قابل مصرف مي باشد. آبگرمكن هاي خورشيدي از طريق جذب انرژي خورشيد توسط صفحات جاذب ( كلكتور ) خود عمل مي نمايند و راندمان گرمايشي آنها برحسب نوع كلكتور آنها متفاوت مي باشد. آبگرم، در تمام ساعات شبانه روز يعني در شبها و روزهاي ابري، در مخزن دوجداره و عايق حرارتي كه دماي آب را تا سه روز بدون تغيير حفظ مي كند، نگهداري مي شود. با استفاده از اين سيستم مي توان هزينه هاي مصرف گاز – گازوئيل و برق را بطور چشمگيري كاهش داد.(ديگر نگران هزينه ي قبوض خود نباشيد!)

همچنين هزينه هاي نگهداري و تعميرات اين سيستمها بسيار پائين و در حد صفر است زيرا هيچ قطعه متحركي نداشته و طول عمر كاركرد سيستمها با كيفيت فني بالا تا 20 سال مي رسد. باتوجه به ظرفيت بالقوه كشورمان از نظر انرژي خورشيدي و تعداد ساعات آفتابي بالايي كه در بسياري از نقاط كشور داريم، همچنين مشكلات زيست محيطي و هزينه بالاي سوختهاي فسيلي، لازم است تا از اين فناوري روز دنيا بهره مند شويم.

آبگرمكن خورشيدي
آبگرمكن خورشيدي

 

آ بگرمكن خانگي خورشيدي

جالب است بدانيد كه گرمايش آب و فضا مجموعاً بيش از 80% انرژي را در ساختمان‌ها مصرف مي‌كند و بنابراين بيش از يك سوم كل انرژي مصرفي جهان در جهت گرمايش مصرف مي‌شود. از اين ميان گرمايش آب به طور متوسط 20 تا 30 درصد كل انرژي مصرفي در خانه را مصرف مي‌كند.بنابراين با استفاده از آبگرمكن خورشيدي مي‌توان ساليانه 70% انرژي مورد نياز براي گرمايش آب را تامين كرد.
آبگرمكن خورشيدي

بخش اصلي يك آبگرمكن خورشيدي كلكتور آن است كه خود شامل يك ورق است كه به‌وسيله تابش كلي خورشيد حرارت يافته و حرارت خود را به يك سيال جذب كننده (مانند آب ) كه داخل لوله در حال جريان است، منتقل مي‌كند. رنگ اين ورق هميشه تيره انتخاب مي‌شود و داراي پوشش خاصي است كه بتواند ضريب جذب انرژي را به حداكثر و ضريب پخش را به حداقل برساند. براي رسيدن به دماي بالا، مجموعه ورق و لوله‌ها را در داخل يك جعبه عايق با روكش شيشه قرار مي‌دهند تا از اثر گلخانه‌اي بتوان استفاده كرد.

آبگرمكن خورشيدي

 آبي كه با اين روش گرم مي‌شود، بر اثر اختلاف دما و با گردش طبيعي وارد يك تانك دوجداره شده و آب مخزن را گرم مي‌كند. اين آب گرم شده يا به طور مستقيم به مصرف گرمايش خانوار مي‌رسد و يا توسط يك مبدل حرارتي دماي آب مصرفي خانواده را افزايش مي‌دهد. شكل زير طرح ساده اي از اين آبگرمكن را نشان مي‌دهد:

آبگرمكن خورشيدي

انواع كلكتورهاي خورشيدي

 

كلكتور‌هاي تخت Flat-plate collectors

اين كلكتور ساده‌ترين و پر استفاده‌ترين نوع كلكتور به‌شمار مي‌رود. ساختار آن به شكل يك جعبه مستطيل شكل بوده كه در داخل آن يك صفحه جاذب فلزي از جنس مس يا آلومينيوم با پوششي به رنگ‌هاي خاص است. اين صفحه، جاذب انرژي حرارتي خورشيد است. در زير صفحه، لوله‌هاي كوچكي قرار گرفته كه آب يا سيال انتقال حرارت در آن‌ها جريان دارد. اطراف كلكتور به منظور كاهش اتلاف حرارتي عايق بندي شده است. روي سطح جعبه نيز از پلاستيك شفاف يا شيشه پوشيده شده است.

آبگرمكن خورشيدي

كلكتورهاي تحت خلا Evacuated-tube collectors

اين كلكتور از تعدادي لوله دو جداره شفاف موازي تشكيل شده است كه در داخل آن يك تيوب با پوششي از ماده جاذب قرار دارد. هوا از فضاي بين دو جداره خارج گرديده وخلا ايجاد شده از اتلاف حرارت جلوگيري مي‌كند. مزيت اين نوع كلكتور توانايي در ايجاد دماي بالاتر مي‌باشد.

آبگرمكن خورشيدي

كلكتورهاي سهموي Concentrating collectors

اين كلكتور‌ها سطح آينه اي داشته و براي تجمع انرژي خورشيدي بر روي تيوب جاذب كه شامل سيال انتقال حرارت است، به‌كار مي‌رود.

آبگرمكن خورشيدي

ساختار يا ساختمان آب گرمكن خورشيدي

ساده‌ترين آب گرمكن خورشيدي از يك گردآور تخت (كلكتور) و يك مخزن ذخيره آب تشكيل شده است. شرايط لازم نصب اين آب گرمكن آن است كه قسمت فوقاني گرد آور پايين‌تر از قسمت تحتاني مخزن ذخيره قرار گيرد و حداقل انحراف گرد آور نسبت به سطح افق ، در حدود 20 درجه رو به جنوب انتخاب شود.

طرز كار

ابتدا مخزن آب گرم با آب سرد پر مي‌شود و آب داخل لوله‌هاي گردآور ، هنگامي كه خورشيد روي سطح گرد آور مي‌تابد به تدريج گرم شده و به كندي به طرف مخزن از طرف بالا ذخيره مي‌شود، آب سرد مخزن نيز از طريق لوله ديگربه طرف قسمت پايين گردآور جريان يافته تا زماني كه تابش خورشيدي براي گرم كردن آب كفايت كند، اين عمل ادامه مي‌يابد

 

اجزاء آبگرمكن خورشيدي

يك آبگرمكن خورشيدي از اجزاء زير تشكيل شده است:

1- گردآورنده 2- مخزن ذخيره 3- مبدل گرمايي 4- كنترل كننده هاي اتوماتيك 5- پمپ، لوله ها شيرآلات و اتصالات

آبگرمكن خورشيدي

آبگرمكن هاي خورشيدي پمپدار

اين دستگاه يك آبگرمكن خورشيدي پمپدار است كه به عنوان جبران ساز قابليت استفاده از سوخت گاز را دارا مي باشد. در اين آبگرمكن، مخزن ذخيره در پائين و در داخل ساختمان قرار ميگيرد و بر روي بام تنها كلكتورهاي خورشيدي نصب مي شوند.

مهمترين ويژگيهاي آن به صورت زير است:

 

مخزن دوطبقه

مخزن اين آبگرمكن به صورت دو طبقه است كه در طبقه اول (مخزن خورشيدي) يك مخزن دوجداره و در طبقه دوم (مخزن گازي) يك مخزن تك جداره دودكش دار قرار دارد. جداره دوم مخزن خورشيدي به وسيله لوله هاي ارتباطي با يك يا دو عدد كلكتور كه در بالاي ساختمان نصب مي شود مرتبط مي گردد و به وسيله يك پمپ سيركولاتور كوچك، سيال عامل مابين كلكتورها و جدره دوم مخزن به گردش در مي آيد. اين دو مخزن به وسيله لوله هاي رابط به يكديگر متصل ميباشند.

 

سيستم جبران ساز (كمكي)

در اين آبگرمكن، علاوه بر المنت برقي، در فضاي مابين دو مخزن يك مشعل گازي كوچك قرار داده شده است. آب سرد از شبكه لوله كشي شهري ابتدا به مخزن خورشيدي وارد شده و در مجاورت جدار متصل به كلكتورها گرم مي شود. هنگام خروج آب گرم از مخزن به مصرف، آب از مخزن خورشيدي بوسيله لوله هاي ارتباطي وارد مخزن گازي مي شود. در اين حالت در صورتيكه دماي آب ورودي به مخزن گازي به اندازه كافي توسط بخش خورشيدي گرم شده باشد، سنسور مشعل گازي را گرم نگه داشته و گاز روشن نميشود. اما در صورت كمبود دماي آب ورودي از قسمت خورشيدي، مشعل گازي به صورت اتوماتيك روشن شده و كمبود دماي مورد نياز را جبران مي نمايد.

 

سيستم تخليه (بدون نياز به ضديخ و منبع انبساط)

سيال عامل در اين محصول آب است. در داخل مخزن خورشيدي يك مخزن مخفي به عنوان مخزن تخليه تعبيه شده است. آب گردش كننده در كلكتورها در داخل اين مخزن قراردارد. در زمانيكه پمپ آب با فرمان كنترلر روشن ميشود، بخشي از آب مخزن تخليه به داخل كلكتورها پمپ شده و پس از عبور جداره دوم مخزن، دوباره به مخزن تخليه باز مي گردد. در زمانيكه گردش پمپ با فرمان كنترلر قطع مي شود، آب موجود در كلكتورها به صورت ثقلي به داخل مخزن تخليه باز مي گردد و كلكتورها خالي از آب مي شوند. لذا در زمستانها نيازي به ضد يخ نيست و در تابستانها هم سيستم جوش نمي آورد.

آبگرمكن خورشيدي

ويژگي و مزايا

*حذف بار مخزن از روي پشت بام

*طول عمر بيشتر و اتلاف دماي كمتر

*كارآيي بالا

*زيبايي بيتشر ساختمان (فقط كلكتور بر روي بام است )

*قابليت استفاده از سيستم جبران ساز گازي

*عدم نياز به ضد يخ و منبع انبساط

 

آبگرمكن هاي خورشيدي ترموسيفوني

 

اصل ترموسيفون حرارتي

در يك سيكل بسته از سيال، درصورتيكه قسمتي از مدار كه در ارتفاع پائينتر قراردارد گرمتر از قسمت بالاتر باشد، به دليل اينكه چگالي كمتري دارد به سمت بالا حركت ميكند و تداوم اين اختلاف دما و ارتفاع، باعث ايجاد جريان سيال در اين مدار مي شود و سيال به صورت طبيعي و بدون نياز به پمپ به گردش در مي آيد. به اين نوع جريان سيال، جريان ترموسيفوني مي گويند. 

از اصل ترموسيفون حرارتي، در آبگرمكن هاي خورشيدي استفاده مي شود. بدين نحو كه يك مخزن دوجداره ذخيره آب را در بالاي كلكتور خورشيدي قرارداده و مابين جدار دوم مخزن ذخيره و لوله هاي كلكتور خورشيدي يك مدار بسته تشكيل مي شود. با تابش خورشيد بر روي سطح كلكتور خورشيدي، سيال داخل آن گرم شده و جريان ترموسيفوني مابين كلكتور و مخزن برقرار مي شود. گردش آب گرم در جداره دوم مخزن سبب گرم شدن آب داخل مخزن اصلي مي گردد و آب گرم با فشار در شبكه جاري مي گردد.

حركت ترموسيفون تا زماني كه انرژي خورشيد موجود باشد ادامه دارد. اين حركت با افول خورشيد متوقف مي شود.

عايق

مخزن ذخيره در آبگرمكن هاي ترموسيفوني بايد به خوبي عايق شود تا در طول شب، آب گرم ذخيره شده در آن گرم بماند. همچنين لوله هاي ارتباطي مابين مخزن و كلكتور نيز بايد به خوبي عايق شوند.

ضديخ

در شرايط آب و هوايي سردسير كه روزهايي از سال دماي هوا زير صفر ميرود، بايد براي جلوگيري از يخ زدگي در سيكل بسته كلكتورها از ضديخ مناسب استفاده نمود. 

سيستم جبران ساز

آبگرمكن هاي خورشيدي به منظور جبران كمبود احتمالي انرژي خورشيد، بايد داراي يك سيستم جبران ساز باشند. سيستم جبران ساز در آبگرمكن هاي خورشيدي ترموسيفوني يك المنت برقي است كه در داخل مخزن اصلي قرار دارد و در مواقع مورد نياز به صورت اتوماتيك روشن ميشود. اين المنت برقي داراي يك ترموستات است كه ميتوان دماي دلخواه را توسط آن تنظيم كرد..

 

ويژگي ها و مزاياي اين نوع آبگرمكن ها

ساختار ساده و نصب راحت و سريع

كارآيي بالا با سهم خورشيدي روزانه به طور متوسط 60% داراي المنت برقي با تنظيم دماي دلخواه

اين سيستمها به دو دسته مدار باز و بسته تقسيم مي شوند. در سيستم مدار باز ( سيستم مستقيم ) آب به صورت مستقيم در ميان گردآورنده جاري مي باشد. اين سيستم بسيار ساده، كارا و قابل اطمينان بوده ولي در شرايط آب و هوايي سرد و دماهاي زير صفر درجه كارايي خوبي ندارد، و يخ زدن آب داخل لوله ها ممكن است منجر به پارگي آنها شود. در سيستمهاي مدار بسته ( غير مستقيم ) معمولا سيالي غير از آب كه نقطه انجماد پايين تري دارد ( مانند مخلوط پروپيلن گلايكول و آب ) بكار گرفته مي شود.

اين سيستمها دو چرخه جداگانه دارند كه از طريق يك مبدل گرمايي به يكديگر متصل شده اند، و اين مبدل گرما را از سيال داخل گردآورنده به آب مصرفي منزل منتقل مي كند.

 

مزاياي رقابتي آبگرمكن هاي خورشيدي

آبگرمكن خورشيدي

امروزه كيفيت و كارايي برتر سيستم هاي آبگرمكن خورشيدي براساس ميزان قدرت جذب انرژي تابشي وهمچنين مقدار سطح اتصال ورقه هاي جاذب و لوله هاي متصل به آنها سنجيده مي شود.

*كارايي بالاي كلكتورهاي خورشيدي

*راندمان بالاي كل سيستم آبگرمكن هاي خورشيدي

*حداقل اتلاف حرارتي در كل سيستم

*تامين آب گرم متوسط 60 درجه سانتيگراد و بالاتر (در صورت نياز مشتري)

* استفاده از عايق هاي حرارتي مناسب و مرغوب

*استفاده از المنت برقي جهت گرم كردن آب در روزهاي ابري كامل

*امكان طراحي مطابق با انواع ساختمانهاي مهندسي ساز

*قابليت طراحي بهينه توسط نرم افزارهاي كامپيوتري

*مقاومت كامل در برابر خوردگي

*داشتن گارانتي براي كل سيستم

 

دلايل استفاده از سيستم هاي خورشيدي

*انرژي پاك، ارزان، قابل دسترسي، پايان ناپذير و ذخيره منابع انرژي تجديدناپذير

* جلوگيري از افزايش گرماي كره زمين و حفاظت محيط زيست

*كاهش 60% در هزينه تأمين آب گرم

*قابل استفاده در همه مكانها از قبيل: منازل،مدارس،خوابگاهاي دانش آموزي و دانشجويي،بيمارستانها،استخرها و كارخانجات

*بازگشت سريع سرمايه با توجه به سياست هاي دولت در اجراي هدفمند كردن يارانه ها

*اجراي سريع و آسان و بي نياز از هرگونه تعمير اساسي

*بي صدا ، بي خطر و ايمن

 

 

فرآوري مريم نايب زاده

بخش دانش و زندگي تبيان


منبع :

ifco.ir,energyhouse.ir,net-solar

 

از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

باتري سوختي چگونه كار مي كند؟

دو فرآيند در اين پروژه صورت گرفته است، ابتدا الكتروليز آب و تجزيه آن به اكسيژن و هيدروژن، و سپس تركيب مجدد اين گاز ها و توليد برق. ما به طور مجزا هر كدام را بررسي مي كنيم.

در مدل سازي زير باتري خورشيدي كه در درس گذشته ساختيد به نمايش گذاشته شده است. همانطور كه ملاحظه مي كنيد ابتدا باتري خورشيدي به باتري معمولي وصل مي شود و سپس باتري برداشته مي شود. پس از آن باتري خورشيدي به لامپ (مقاومت) وصل مي گردد.

 

 

الكتروليز آب

الكترودي كه به سر منفي باتري وصل مي شود داراي الكترون هايي است كه توسط باتري هل داده مي شوند. چهار تا از الكترون هاي داخل اين الكترود با چهار ملكول آب تركيب مي شوند. هر كدام از چهار مولكول آب يك اتم هيدروژن توليد مي كنند، و بدين ترتيب دو مولكول هيدروژن (H٢) شكل مي گيرد، و چهار يون منفي-OH نيز باقي مي ماند.

الكتروليز آب

گاز هيدروژن به صورت حباب در اطراف الكترود جمع مي شود، يون هاي منفي از الكترود منفي دور و رانده مي شوند.

در الكترود ديگر كه به قطب مثبت باتري وصل است، الكترون هاي مولكول آب جذب الكترود مي شوند. مولكول آب به دو قسمت، يعني يون مثبت هيدروژن و مولكول اكسيژن تقسيم مي شود. مولكول اكسيژن به صورت حباب در اطراف الكترود جمع شده و يون هيدروژن از الكترود مثبت دفع و رانده مي شود.

الكتروليز آب

يون هيدروژن مثبت با يون منفي-OH تركيب شده و ملكول آب تشكيل مي گردد.

نمونه اي از الكتروليز آب را در فيلم زير مشاهده مي كنيد. به نحوه بوجود آمدن حباب هاي گاز اكسيژن و هيدروژن در اطراف سيم هاي داخل آب توجه كنيد.

براي مشاهده فيلم كليك كنيد.

 

باتري خورشيدي

وقتي ما باتري را بر مي داريم، مولكول هاي هيدروژن كه به صورت حباب به الكترود چسبيده اند، به واسطه عامل فعال كننده (كاتاليزور) پلاتين، به دو قسمت تقسيم مي شوند و يون هيدروژن مثبت (+H) و الكترون ايجاد مي گردد.

باتري خورشيدي

در الكترود ديگر، مولكول اكسيژن كه به صورت حباب به سطح الكترود پلاتين چسبيده است، الكتروني از سطح فلز جذب مي كند، منفي مي شود، سپس با يون مثبت هيدروژن (محلول در آب) تركيب شده و مولكول آب تشكيل مي گردد.

باتري خورشيدي

الكترود اكسيژن به هر مولكول اكسيژن دو الكترون مي دهد. الكترود هيدروژن از هر مولكول هيدروژن دو الكترون دريافت مي كند. بدين ترتيب الكترون هاي الكترود هيدروژن توسط الكترود اكسيژن (كه مثبت است) جذب مي شود. الكترون ها در فلز خيلي راحت تر از آب حركت مي كنند، بنابراين جريان در سيم (و نه در آب) برقرار مي شود. در سيم، جريان مي تواند كار انجام دهد، مثل روشن كردن لامپ، يا حركت حركت عقربه آمپر سنج.

 

بازگشت

دسته ها : علمي
از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

«مجلس پنجم»

 

© اعتدال و ميانه روي در امور عملي

© تطهير لسان

 

 

 

«بسم الله الرحمن الرحيم»

اعتدال و ميانه روي در امور عملي:

حضرت آقا در ادامه بحث طهارت ظاهر فرموده‌اند: «طهارت اعضاء از اطلاق و رها كردن آنها در تصرفات خارج از دائرة اعتدال كه به حسب شرع و عقل معلوم است».

آن سير عملي كه در امور انساني به عنوان معيار شناسانده شده، حد وسط در امور است كه از آن تعبير به اعتدال و ميانه روي نيز مي‌كنند. افراط و تفريط، در تمامي امور مبعّدِ انسان از حقيقتي است كه آدمي آن را به عنوان غايت و نهايت فعل خويش در نظر گرفته بود يعني  در امور روزانه نه افراط حق است و نه تفريط بلكه اعضا و جوارح انسان يك حدّ اعتدالي دارند كه انسان بايد آن را مراعات كند، در غير اين صورت بي طهارت خواهد بود. حال به مثالهايي كه نوعاًبا افراد جامعه مرتبط است مي‌پردازيم.

اگر يك كارگر اصلاً كار نكند تفريط كرده است و همچنين اگر آنچنان كار كند كه به اعضا و جوارح بدنش فشار وارد شود افراط كرده است كه هر دو صورت بي طهارتي است. معناي طهارتِ در كار آن است كه انسان اوّلاً به طور كلي بي كار و بي شغل نباشد كه بيكاري و عزلت نشيني در گوشة منزل بدين عنوان كه اجتماع دنيا زده است و دنيازدگي مرا از توجّه باز مي‌دارد و يا به عناوين ديگر، تفريط است و تفريط در امور مانع از رسيدن آدمي به اهداف والاي انساني است. و ثانياً بيش از حد كار نكند و بر خودش فشار وارد نياورد. يعني روزانه چنان مشغول كسب مال و درآمد نباشد كه از امور ديگر همچون رسيدگي به امورات معقولِ همسر و فرزندان و يا از اموري چون تنظيم حداقل 2 ساعت درسي براي خود باز بماند كه اين افراط است و افراط در امور به هر عنواني كه باشد مذموم بوده و مانع از رسيدن سالك به كمالات متوقّع خويش است.

اعتدال در امر كسب مال و منال براي آسايش اهل و عيال آن است كه طبق فرمايش معصوم انسان روزش را به سه قسم تقسيم كرده و يك قسم آن را به كسب روزي مادي و مابقي را به اموري چون رسيدگي به همسر و فرزندان، تحقيق و تفحص علمي، تفكر در نظام احسن عالم، اظهار عبوديّت در پيشگاه حقيقت نظام هستي و استراحت اختصاص دهد و مراد از طهارت نيز رعايت همين حد اعتدال مذكور است.

به عنوان مثال چشم يكي از اعضاي بدن ما است. از آنجا كه ما در مقام ديدن نمي‌دانيم  چه چيزهايي را در مرتبة انسانيت مجاز به ديدن هستيم و چه چيزهائي را مجاز به ديدن نيستيم شارع مقدس محدودة ديدن چشم را براي ما بيان فرموده است كه چشم مجاز است فقط آنچه را كه در محدودة شرع قرار گرفته، بنگرد و در مقابلِ آنچه كه ديدنش مخالف شرع مقدس است خود را حفظ كند. شرع مقدس نفرموده است: چشم را ببنديد و هيچ چيزي را نگاه نكنيد همانند بعضي از سير و سلوك كنندگان قديم كه در ابتداي راه چشمانشان را كور مي‌كردند. و همين طور نفرموده است كه چشمانتان را باز كنيد و به هر چه مي‌خواهيد نگاه كنيد. شرع كه مبيّن حقائق اسرار نظام هستي است محدودة ديدن را براي ما روشن كرده است. اگر انسان بخواهد با ديدِ بصيرت به موجودات نظام طبيعت شبيه حيوانات، جمادات و آسمان و زمين بنگرد و در آفرينش آنها تفكر و تأمل كند، مجاز است هر چه را كه خواست ببيند، زيرا اين ديدن نه تنها براي او ضرري ندارد بلكه براي او مفيد هم مي‌باشد. در عين حال چشم نبايد بعضي چيزها را نگاه كند، زيرا اگر نگاه كند نفس از حالت اعتدال خارج مي‌شود اگر چه فقط يك نگاه كردن ظاهري باشد. مانند نگاه كردن به نامحرم، نگاه كردن به عورت مرد، نگاه كردن زنها به عورت زنها و ... شخصي كه چشمش را پاك نگاه ندارد خود را از اساس انسانيت دور ساخته است و فقط به اندازة يك حيوان ارزش وجودي دارد، منتهي فرق بين اين شخص وآن حيوان در آن است كه حيوان نمي‌تواند آدم شود ولي اين فرد مي‌تواند به مقام انسانيت نائل آيد.

 

تطهير لسان:

حضرت آقا در ادامة بحث طهارت عبارتي را در خصوص لسان آورده اند و آن اينكه: «و به خصوص لسان رادو طهارت است. يك صمت از مالا يعني و ديگر مراعات عدل در آنچه كه از آن تعبير مي كند كه نه به نقص بيان دربارة آن جائز باشد، و نه وصفش بدانچه كه موصوف بدان نيست».

«صمت از مالا يعني» يعني سكوت از آنچه نبايد بگويد. دهاني كه باز است و هر چه مي خواهد مي گويد به همراه نفسي كه اين دهان و زبان آلت اوست فاقد طهارت اند. مرحوم نراقي در معراج السعاده مي فرمايد: «حتي زن و شوهر نيز حق ندارند در خلوت، حرفهاي زشت و ركيك به همديگر بزنند.» زيرا حيف است از حقيقتي كه بايد از آن نور خارج شود، حرفهاي نامربوط بيرون آيد مراد از صمت ازمالا يعني كه در عبارت آمده است نيز همين است كه انسان نبايد آنچه را كه مورد قصد انساني اش نيست بگويد.

نفس معيار خوبي براي انسان است. ما بايد محسوسات حواس پنجگانه مان را به واسطة بالا رفتن يا پائين آمدن نفس بسنجيم. اگر نفس به واسطة شنيدن كلامي بالا رفت، آن را بيشتر بشنويم. اگر پائين آمد از آن دوري كنيم. بايد ببينيم آنچه را كه مي شنويم سنگين مان مي كند يا نه؟! ما را از حدّ انسانيت مي اندازد يا نه؟! چه بسا افرادي كه با شنيدن يك حرف تا ساليان دراز پشيمان هستند.

مرحوم نراقي (ره) در معراج السعاده روايتي را نقل فرموده اند كه اين روايت بيانگر شرح تكويني ارتباط بين زبان و اعضا و جوارح انسان است. در اين روايت آمده است: اعضا و جوارح هر شخصي روزانه يك گفتگوي تكويني با زبان دارند كه اگر قوي شويم مي توانيم اين گفتگو را بشنويم.

هر روز صبح زبان به اعضاء و جوارح انسان مي گويد، كيف اصبحتم! يعني چگونه داخل صبح شديد و حالتان چطور است؟!

اعضاء و جوارح در جواب مي گويند: اگر تو ما را به حال خود بگذاري امر ما به خير و خوبي است، به تعبير ديگر اعضا و جوارح در جواب زبان مي گويند: اي زبان! ما تو را در بهترين جاي بدنمان قرار داديم و همة ما به همراه فك بالا و فك پائين جمع شده ايم تا دژ محكمي برايت فراهم آوريم تا تو در آن راحت باشي و در اين دژ هيچ ضربه اي به تو اصابت نكند كه اگر ضربه اي وارد آمد يا دندان بشكند و يا چانه از بين برود. خواهشي كه از تو داريم اين است كه در عوض اين همه خدماتي كه در حقت كرده ايم تو مردانگي داشته باش و سكوت كن و حرف نزن كه اگر تو ساكت باشي ما هيچ مشكلي نخواهيم داشت، چرا كه خيلي وقتها تو كلمه اي مي گويي و به جاي تو ما را كتك مي زنند. پس توجه داريد گه بسياري از مشكلات را زير سر زبان است. لذا زبان بايد سكوت كند كه طهارت آن در همين سكوت است.

همانگونه كه عرض شد اين روايت بيان يك مثال نيست، بلكه به واقع هر روز صبح اعضا و جوارح با زبان صحبت مي كنند و از او سكوت مي طلبند. حال اگر خواستيم صحبت كنيم چه بايد بكنيم؟! حديثي از امير المؤمنين «عَلَيهِ السَلام» در «درر الكلم» نقل شده است كه امام فرمودند: «الجاهل عقله و راء لسانه و العاقل لسانه وراء عقله» يعني زبان جاهل جلوي عقلش و زبان عاقل پشت عقلش قرار دارد. و نيز امام علي «عَلَيهِ السَلام» فرمايد: «لسان العاقل و راء قلبه و قلب الاحمق و راء لسانه»؛ يعني دانا تا اول به مشورت نكندو در آن سخن تأمل ننمايد به زبان نياورد و دل نادان در پس زبان اوست، يعني بي مشورت دل و بي‌تفكّر سخن گويد و هرچه به دلش رسد بي تامل به زبان آورد. پس زبان مرد عاقل تابع دل اوست و دل احمق جاهل پيرو زبان او.

زبان شخص جاهل امام و عقلش مأموم اوست برخلاف عاقل كه زبانش مأموم و عقلش امام اوست. دليل فرمودة امام اين است كه عاقل وقتي بخواهد حرفي بزند ابتدا فكر مي كند كه آيا اين حرف را بگويم يا نه؟! وقتي ديد خوب است مي گويد و وقتي ديد خوب نيست سكوت مي كند به خاطر اين كه حرف گفته شده مانند آبي است كه از كاسه ريخته شده و ديگر نمي توان آنرا جمع كرد و به كاسه برگرداند. لذا اگر انسان عاقلانه حرف بزند و ابتدا حرف خود را بسنجد و بعد بگويد، خيال او هميشه آسوده است و هيچگاه پشيمان نمي شود. اما جاهل بر خلاف عاقل بدون فكر و تأمل، سريع حرف را از دهانش پرتاب مي‌كند وبدون فكر صحبت مي كند اين است كه امكان دارد يك عمر پشيمان از گفتة خويش باشد.

اگر مي‌خواهيم بدانيم كه جاهليم يا عاقل، بايد در خودمان بنگريم كه آيا قبل از گفتن انديشه مي كنيم يا نه؟! اين معيار بسيار خوبي است كه هر كسي كه اوّل فكركرد بعد حرف زد عاقل است و هر كه اوّل حرف زد و بعد فكر كرد جاهل است. حتي اگر بخواهد حرف حقّي را بيان كند اما قبل از آن فكر نكند باز هم جاهل است. اين است كه در روايت آمده: «عالم فرزانه كسي است كه وقتي از او سؤالي پرسيدند سريع جواب نگويد، اگر چه جواب سؤال را بلد باشد» بلكه هر عاقلي بايد صبر نموده و مقداري تأمل كند آنگاه كواب سائل را بدهد. علامة بزرگوار نيز در جائي فرموده اند: «حريم جوابِ سؤال، تأمل اوّليه است.» در نتيجه اگر از عالمي سؤالي كرديد و دير جواب شنيديد نبايد ناراحت بشويد، بلكه بدانيد او بدين ترتيب عاقلانه جواب شما را خواهد گفت زيرا عاقلانه نيست جواب سائل را سريع پشت سؤال او بگويند. و (اما در مورد مسابقاتي كه در آنها براي سريع جواب گفتن جايزه اي در نظر مي گيرند بايد گفت كه آنها، براي تقويت قوة حافظه بوده و با مطلب مورد بحث فرق مي كند.)

نكتة ديگر اينكه بعد از تأمل، هنگام جواب گفتن نگوئيد: نظر من اين است و مطلقاً اينگونه كه من مي گويم درست است. بلكه بگويد: احتمال دارد كه اينگونه باشد. يا اينگونه به نظر مي رسد شايد هم در واقع چنين نباشد. (البته اين نكته در همه جا صادق و نيكونيست زيرا بعضي موارد اقتضا مي كند كه انسان محكم و استوار حرف خود را بيان كرده و كلمة شايد و احتمال را به زبان نياورد كه اين نيز جداي از بحث ما است.) در جواب سؤال هميشه ابتدا بايد فكر كنيد و بعد تمام احتمالاتي را كه به نظرتان مي رسد بيان كنيد و بگوئيد: «در جوابتان اين چند احتمال وجود دارد، خودتان فكركنيد و آنچه بهتر است را بيابيد و بدان عمل كنيد.» اينگونه جواب گفتن باعث مي شود كه مخاطبتان هميشه از سفرة شما غذا نخورد بلكه خودش نيز زحمت بكشد و از دسترنج خويش تناول نمايد.

البته لازم به تذكر است كه تمام نكته هاي ياد شده غير از گفتگوي استاد و شاگرد ومولا و بنده و خدا و خلق است كه اينها بحث ديگري دارند. آنهائي را كه بيان كرديم مربوط به گفتگوهاي متعارف بين انسانها مي باشد.

خلاصة بحث اينكه اگر انسان فكر كند و بعد از فكر كردن حرف بزند، به اين حرف اطلاق «ما يعني» مي شود، يعني حرفي كه بر اساس قصد و اراده است كه آن نيز حرفي است كه از زبان عاقل جاري مي شود. اما اگر حرفي بدون فكر رها شود به آن حرف، اطلاق «ما لا يعني» مي شود، يعني حرفي كه بدون قصد و اراده بر زبان آيد كه آن نيز مخصوص جاهل است. اگر چنين است پس جاهل بايد در تمام امور دهانش را ببندد، حتي در مورد حرف حق، مگر اينكه ابتدا در مورد حرفش فكر نموده و بعد آن را بيان كند، كه در اين صورت به او عاقل مي گويند نه جاهل.

حال با توجه به اين ضابطه در اجتماع بگرديد، ببينيد چند نفر عاقل مي‌توانيد پيدا كنيد؟! اينجاست كه آن بزرگوار در شعرش مي فرمايد: در وسط روز آن هنگام كه آفتاب به تمامه نظام عالم را روشن كرده است شمعي به دست مي گيرم و مي‌گردم. وقتي مي پرسند به دنبال چه مي گردي؟ در جواب مي گويم: به دنبال انسان مي گردم تا ببينم به حرف زدنش دقت مي‌كند يا نه؟!

«دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر     

كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست»

طهارت دوم زبان، رعايت كردن عدل است در آنچه كه به زبان مي آورد يعني انسان هر حرفي كه مي خواهد بيان كند حدّ وسط آن را مراعات نمايد. گاهي ما منبري ها را براي صحبت كردن در مجلس ترحيم دعوت مي كنند و دلشان مي خواهد آنچنان از ميّتشان تعريف كنيم كه همگان باور كنند ميت در دوران حياتش به عرش خدا وصل بوده است. و حال اينكه در واقع چنين نبوده است. اينگونه حرف زدن خلاف عدل است و نشان از جاهل بودن سخنگو دارد چرا كه انسان در مقام بيان احوالات كسي نه حق زياده گويي دارد و نه حق كم‌گوئي. اينجاست كه مي بينيد به واسطة يك انتخابات چه قدر از دهان ها نجس مي شود! هر كسي را كه دلشان خواست بالا مي برند و هر كسي را كه نپسنديدند به زمينش مي كوبند. اگر در خودمان دقت داشته باشيم رذائل و معايب بسياري را در خودمان كشف خواهيم كرد.

عمده آن است كه بدانيم همه ما بايد ساليان درازي فقط در مقابل استادي زانو بزنيم تا از او حرف زدن و حرف شنيدن صحيح را بياموزيم كه اگر آدم  بتواند حداقل درست حرف بزند، در بسياري از امور موفق خواهد بود و بركات زيادي نصيبش مي گردد. چنين شخصي با يك كلمه حرف زدن، اجتماعي را متحول مي كند. او جمله اي را بيان مي كند كه حاوي كد و رمزهاي بسيار است كه براي فهم آن بايد دانشمنداني بيايند و روي آن جمله فكر كنند و نظر بدهند و حرفها بزنند.

معمولاً كساني كه دير به حرف مي آيندحرفهاي پخته مي زنند و در مقابل كساني كه تند تند حرف مي زنند و هر چه دلشان خواست مي گويند اگر حرفهاي پنجاه سالة ايشان را غربال بكني شايد حتي پنج كلمة خوب هم نتواني در آن پيدا كني. ائمة اطهار دير حرف مي زدند و به هنگام صحبت ابتدا فكر مي‌كردند كه حضرت آقا صد معني را فقط براي يك حديث شريف: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»[1] ذكر كرده اند كه به عنوان رساله اي در هزار و يك كلمه گنجانده شده است. قرآن نيز همين گونه است كه خداوند مي فرمايد: هر كلمه‌اي از قرآن را باطني است و آن باطن را باطني ديگر تا هفت بطن و هر كدام از اين هفت بطن را هفتاد بطن است و هر كدام از اين هفتاد را هفتصد بطن مي‌باشد. حال كه اينگونه است پس بايد حرف زدن را نيز از قرآن بياموزيم كه اين همان طهارت زبان است.

گوش كانال واردات و زبان كانال صادرات ما است و چشم هم كانال صادرات و هم كانال واردات ما مي باشد، يعني ما اگر بخواهيم آنچه را كه در درون داريم ابراز كنيم بايد از مجراي زبان خارج كنيم و اگر بخواهيم آنچه كه در بيرون است به درون وارد كنيم از طريق گوش داخل مي كنيم و چشم عضوي است كه اين هر دو كار را با هم مي كند.

آنچه مهم است اين است كه بدانيم محدودة ادراك اين سه كدام است يعني از ناحية شرع مقدس براي هر يك، ادراك چه اموري مجاز و ادراك چه اموري غير مجاز شمرده شده است.

اجازه دهيد به مناسبت بحث خاطره اي را به محضر مباركتان تقديم نمايم.

شبي در قم در كنار جاده اي ايستاده بودم و منتظر ماشين بودم. بعد از مدتي ماشيني بدون اينكه دستم را براي توقفش دراز كنم، كنارم ايستاد. وقتي سوارش شدم، راننده دست به پيچ صداي ضبط برد و صداي نوار موسيقي پائين آورد، اما ضبط را خاموش نكرده بود و مقداري زمزمة آن به گوش مي رسيد. اندكي كه گذشت خود راننده از من سؤال كرد كه آقا گوش دادن موسيقي چه حكمي دارد؟ حرام است يا حلال؟ من مقداري سكوت كردم و بعد به او گفتم: فرض بفرمائيد گوش دادن به اين صداها حلال است و حرام نيست من فقط سؤالي از شما دارم و آن اينكه آيا حيف نيست گوش مبارك شما به چنين صدايي گوش دهد و چنين صوتي را بشنود؟آيا حيفتان نمي آيد كه گوش پاك و طاهر شما با شنيدن چنين صداي ناپاكي، نجس و آلوده گرددو شما را از مقام شامخ انسانيت تنزل دهد؟! اينجا بود كه ديدم راننده شرمنده شد و بار ديگر دستش را دراز كرد و كلاً ضبط را خاموش كرد. ما بايد بدانيم كه خيلي از چيزها حلال است اما حليّت شيء دليل بر انجام آن نمي باشد. مثلاً براي ما جفتك زدن در خيابان حلال است اما با اين حال هيچ وقت به ذهنمان خطور نكرده كه يك بار اين كار را انجام دهيم. زيرا اگر دقّت كنيم مي بينيم كه اين عمل تا حد زيادي آبروي انسان را به خطر مي اندازدو ديگران مي گويند فلاني ديوانه شده است. با اينكه جفتك زدن هم كار حرامي نيست. پس تصديق مي‌فرمائيد حليّتِ فعل، دليل انجام آن نيست.

در شريعت اسلامي حدود بعضي از افعال معين شده است مثلاً شارع مقدس انجام بعضي از كارها را بر ما واجب كرده است همانند نماز و روزه و زكات و حج و امر به معروف و نهي از منكر و ... و نيز انجام بعضي از كارها را بر ما حرام كرده است همانند دروغ گفتن، غيبت كردن، تهمت زدن ونگاه به نامحرم كردن و دزدي كردن. همچنين بعضي از افعال را مستحب برشمرده است، مثل اينكه فرموده نگاه به آيات قرآني مستحب است و در مقابل آن بعضي از افعال را مكروه داشته است همانند اين كه به ما فرموده در مسيري كه به واسطة قدم نهادن در آن برايتان سوءظن حاصل مي شود گام ننهيد و ... همينطور بسياري از كارها را مباح مقرر داشته است يعني افعالي كه انجام دادن و ندادن آنها فرقي براي شارع مقدس نمي كند.

در آنجاها كه خود شارع حدود را مشخص فرموده تكليف ما روشن است. اما آنجاها كه شارع انجام يا ترك فعل را به عهدة خود ما گذاشته بايد ابتدا فكر و تأمل كنيم كه انجامش بدهيم يا نه! اينجاست كه عقل عاقلان و جهل جاهلان مشخص مي گردد.

آقاي كشاورز تو كه از صبح تا غروب مواظب زمينت هستي و دقت داري كه پر آب يا كم آب نشود پس چرا در مورد زبانت دقت نداري و هر چه را مي‌گويي؟ به چه دليل گوش نازنين خود را باز مي كني و هر چه را مي شنوي؟ مگر جان جنابعالي مزرعه ات نيست؟ مگر حقيقت و نفس ناطقة تو بذر و مزرعة خدائي نيست؟ چرا موقع بذر افشاني اين زمين بي دقتي مي كني؟ اگر ما به همان مقدار كه مواظب كِشت خود هستيم به فكر خودمان بوديم، از جان خود استفادة بسياري مي برديم. چرا مواظب جانمان نيستيم در حالي كه مارها و عقربها دارند آن را از بين مي برند؟! چرا آنها را مرزباني نمي كنيم؟ چرا در اين گونه امور فراموشــي داريم؟ مگــر تــاكنون نـداي «و لا تكونوا كالّذين نسواالله فانسيهم انفسهم» را نشنيده ايم؟! چرا اينقدر خود را فراموش كرده ايم؟

نكته اي را كه لازم مي‌بينم تذكر دهم آن است كه طهارت و نجاساتي كه در اينجا مطرح است غير از نجاست و طهارتي است كه در فقه مورد بحث قرار مي‌گيرد. وقتي مي گوييم هر كس زياده گوئي كند دهانش نجس است و آنكه با عقل شروع به حرف زدن كند دهانش پاك است، اين طهارت و نجاست غير از طهارت و نجاست در محدودة فقه است. اينها نجاسات اخلاقي و انساني هستند كه اگر كسي چشم دلش باز شود دهان زياده گو را مي بيند كه نجس شده، اگر چه حرف حقي بزند. اگر خداي ناكرده شخصي صبح تا غروب دهانش را براي حرفهاي بي مفهوم و بي معنا بچرخاند چه بسا در هنگام نماز، اهل دلي او را ببيند كه از دهانش بوي كثيف بيرون مي آيد. و يا چه بسا فرشته اي در همان جا نازل شود و نماز او را به حساب گناه بنويسد. زيرا فرشته ها نيز آن بو را حس مي كنند لذا نمازگذار خيلي بايد مواظب دهانش باشد تا آن را هميشه پاك نگه دارد. وقتي كه به نماز مي ايستد و «بسم الله الرّحمن الرّحيم» مي گويد اين كلام او بايد از كانال پاك و صحيحي عبور كند. زيرا گاهي آب پاك است اما چون مجرا و كانالي كه آب از آن عبور مي كند آلوده است، آب نيز آلوده مي شود. «بسم الله الرّحمن الرّحيم» پاك است اما از آنجا كه دهان و زبان نمازگذار آلوده است، حتي اين آية شريفه نيز با گذر كردن از آن مجرا از پاكي به درآمده و آلوده مي شود. لذا نمازش هيچ نتيجه نمي دهد و يا يك ماه هم روزه مي گيرد اما حال روز اوّلش با روز عيدش تفاوتي نمي كند. اينجا است كه معلوم مي شود مجري آلوده بوده و طهارت نداشته. لذا فرموده اند: روزه دار حق غيبت كردن و دروغ گفتن و تهمت زدن ندارد.خداوند سبحان به همگان توفيق علم و عمل عطا بفرمايد.

«و الحمدلله ربّ العالمين»

      پايان جلسه پنجم

 



1-غررو درر واژة عَرَفَ 

از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

باتري دستي

اهداف

آشنايي با ابزارهاي اندازه گيري الكتريكي

آشنايي با فرايند توليد جريان

آشنايي با مفهوم اختلاف پتانسيل

آشنايي با عملكرد باتري ها

 

وسايل لازم

يك ميكرو آمپرمتر DC كه بتواند تا 100 ميكرو آمپر را بخواند.

يك سطح آلومينيومي و يك سطح مسي، كه هر كدام حدوداً در ابعاد دست شما باشند.

دو سيم الكتريكي سري كه هر دو در انتهايشان يك انبر سوسماري داشته باشند.

اختياري: ورودي ولت متر FET ( وسيله اي الكتريكي كه به عنوان كنترل كننده جريان متغير به كار مي رود. ) كه بتواند تا 2 ولت را اندازه بگيرد. يك قطعه چوبي يا يك سطح غير فلزي، سطوحي ساخته شده از سايز فلزات نظير سرب و روي ( فولاد گالوانيزه )

 

طرح درس
باتري دستي

وقتي شما دست هايتان را روي سطوح فلزي مي گذاريد شما و اين سطوح يك باتري تشكيل مي دهيد.

در اين درس آزمايشگاهي شما مي توانيد با ابزارهاي بسيار ساده، همراه دانش آموزان يك باتري ايجاد كنيد كه البته جريان ضعيفي را ايجاد مي كند.

هر دو سطح فلزي را روي يك قطعه چوب نصب كنيد يا آن ها را به يك سطح غير فلزي ببنديد ( اگر نخواستيد لزومي ندارد دو فلز را نصب كنيد، مي توانيد سيم ها را به شكلي كه در پايين توضيح داده مي شود وصل كنيد و سپس هر يك از سطوح فلزي را در دست بگيريد. )

اين وضعيت اين امكان را مي دهد كه بتوانيد به سادگي جاي سطوح فلزي را با هم عوض كنيد.

با استفاده از انبرهاي سوسماري، يكي از سطوح فلزي را به يكي از پايانه هاي آمپرمتر وصل كنيد و فلز ديگر را به پايانه ي ديگر. در اين مرحله مهم نيست كه كدام فلز به كدام پايانه متصل باشد.

 

شرح آزمايش:

از دانش آموزان بخواهيد هر دستشان را روي يك سطح فلزي بگذارند.باتري دستي

در اين مرحله، شما بايد تغييري در آمپرمتر مشاهده كنيد. اگر آمپرمتر جريان الكتريكي را نشان نداد، به سادگي محل اتصالات را جا به جا كنيد. سطح سربي را به پايانه اي وصل كنيد كه قبلاً آلومينيوم به آن متصل بود و برعكس. اگر هم چنان جرياني مشاهده نشد، اتصالات و سيم كشي ها را كنترل كنيد. اگر جرياني توليد نمي شود، سعي كنيد سطوح را با مداد پاك كن يا پشم تميز كنيد تا اكسيد روي فلزات از بين برود.

آزمايش بالا را با سطوحي كه به يك ولت متر متصل است تكرار كنيد. براي اين كه جريان خوانده شده دقيق باشد، شما به يك ورودي ولت متر نياز داريد.

از يك نفر بخواهيد تا يك دستش را روي سطح مسي بگذارد و از شخص ديگري نيز درخواست كنيد تا يك دستش را روي سطح آلومينيومي قرار دهد، به آن ها بگوييد دست هاي آزادشان را به هم بدهند.

 

شرح پديده:

وقتي شما به سطوح فلزي دست مي زنيد يك لايه بسيار نازك عرق كه روي دست شما وجود دارد، مانند اسيد باتري عمل كرده و با سطوح مسي و آلومينيومي واكنش نشان مي دهد. در يكي از اين واكنش ها، دست شما الكترون هاي حاوي بار منفي را از سطح مسي دور كرده و آن را مثبت مي كند. در واكنش ديگر، دست شما الكترون ها را از سطح آلومينيومي مي برد و باعث مي شود تا آلومينيوم بار منفي پيدا كند.

اين اختلاف در بارهاي ميان دو سطح فلزي عامل ايجاد حركت بارهاي الكتريكي يا جريان الكتريكي مي شود. از آن جا كه الكترون ها مي توانند آزادانه در فلز حركت كنند الكترون هاي اضافي روي سطح آلومينيوم از طريق آمپرمتر عبور كرده تا خود را به سطح مسي برسانند. ( در فلزات، بارهاي مثبت قادر به حركت نيستند. ) در بدن شما هم يون هاي مثبت و منفي متحرك هستند. الكترون هاي منفي از طريق دست شما كه روي مس است از بدنتان عبور كرده و به دستي كه روي آلومينيوم قرار دارد مي رسد. در همان زمان يون هاي مثبت در جهت مخالف در حركت هستند. تا زماني كه واكنش ها ادامه دارد، بارها در جريان هستند و آمپرمتر جريان كمي را نشان مي دهد.

بدن شما در برابر جريان مقاومت نشان مي دهد. بيشتر مقاومت مربوط به پوست شما مي شود. با خيس كردن پوستتان مي توانيد مقاومتتان را كاهش دهيد و جريان عبوري از آمپرمتر را بيفزاييد. اگر دو نفر دست هايشان را بگذارند مقاومت بيشتر از مقاومت يك نفر مي شود و جريان عبوري كاهش خواهد يافت.

اگر شما اتصال يكي از سيم ها را با آمپرمتر قطع كنيد، آلومينيوم بار منفي پيدا مي كند زيرا الكترون هاي انباشته شده روي آلومينيوم نمي توانند از اين فاصله بين سيم ها عبور كنند. از آن جا كه دست شما الكترون ها را از روي مس جدا مي كند، فلز بار مثبت خواهد يافت. اين بارهاي انباشته شده ولتاژي را ايجاد مي كنند كه اگر ولت متر را با ميكرو آمپرمتر جايگزين كنيد، قابل اندازه گيري خواهند بود.

بيشتر باتري ها از دو فلز متفاوت و يك محلول الكتروليت تشكيل مي شوند كه اين محلول بارهاي انباشته و در نتيجه يك ولتاژ را ايجاد مي كند. ( در اين آزمايش، عرق دستتان نقش يك محلول الكتروليت را دارد. ) وقتي پايانه هاي باتري به يك سيم متصل مي شوند، اين ولتاژ يك جريان توليد مي كند.

شما مي توانيد براي ايجاد جريان در مدارتان از جفت فلزهاي متفاوت استفاده كنيد. موفقيت شما در انجام آزمايش هنگام استفاده از انواع مختلف فلزات، بستگي به پتانسيل الكتريكي فلزات دارد، يعني ميزان توانايي آن ها در به دست آوردن و از دست دادن بارهاي الكتريكي. فلزات مختلفي را امتحان كنيد تا ببينيد كدام يك بيشترين جريان را نشان خواهد داد. جدول سري نيروي محركه الكتريكي فلزات ( كه در هر كتاب درسي شيمي پيدا مي شود. ) پتانسيل الكتريكي همه فلزات را نشان مي دهد و به شما اين امكان را مي دهد تا پيش بيني كنيد كدام فلزات براي ساخت يك باتري دستي به خوبي عمل خواهند كرد.

گاهي مي توانيد با دو سطح فلزي كه يكسان هم هستند، جريان توليد كنيد. هر فلز در سطح اش پوشش اندكي از اكسيدها، نمك ها و روغن ها را دارد. اين پوشش ها تغييرات ناچيزي در سطح فلزات ايجاد مي كنند كه مي تواند ايجاد يك جريان الكتريكي كند. احساس ناخوشايند ناشي از برخورد دندانه هاي چنگال با براده هاي فلزات، فرآيند روكش دادن ( آبكاري ) فلزات، آندهاي خورد شده اي كه براي حفاظت از بدنه كشتي ها و پل هاي آهني به كار مي رود، مجموعه دي الكتريك هايي است كه براي جلوگيري از خراب شدن لوله كشي هاي آهني و مسي مورد استفاده قرار مي گيرد، همگي نمونه هايي از انتقال بار در فلزات مي باشند.

دسته ها : علمي
از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد
تازه هاي پژوهش

پديد آورنده : نامشخص ، صفحه 120

خانه و خانه داري / تازه ها

داروي ضد ميگرن در كشور توليد شد

مدير واحد علمي شركت داروسازي «پورسينا» از توليد جديدترين داروي ضد ميگرن در كشور خبر داد.

داروي «سوماتريپتان پي اس ـ 50» براي بيماراني كه به مسكّن هايي از قبيل استامينوفن، آسپرين و ايپوپروفن پاسخ نمي دهند، مورد استفاده قرار گرفته و در كاهش تعداد دفعات و شدت حملات ميگرني بسيار مؤثر است.

اين دارو كه از پرفروش ترين داروهاي جهان است، با انجام آزمايش هاي مقايسه اي دارويي توليد شده و با معتبرترين نمونه خارجي مطابقت مي كند.

علاوه بر صرفه جويي ارزي با ساخت اين دارو در كشور، افراد مبتلا به ميگرن مي توانند به راحتي از آن استفاده كنند.

بيماري ميگرن در زنان چندين برابر مردان است و در حال حاضر در ايران تبديل به يكي از معضلات خانواده ها شده است.

يادگيري رياضي آسان مي شود

يك مبتكر بروجردي وسيله اي آموزشي و سرگرم كننده به منظور يادگيري هر چه بيشتر درس رياضي ابداع كرده است.

«فتح اللّه شريفي» مبتكر اين وسيله آموزشي كه ظرف مدت يك ماه آن را تهيه كرده است گفت: در اين وسيله بازي كه به طريق بازي مار و پله انجام مي شود، مفاهيم درس رياضي در دوره ابتدايي از جمله مفاهيم عدد، چهار عمل اصلي رياضيات، مساحت و محيط اَشكال هندسي، قوانين مربوط به خط، پاره خط، نيمساز و چگونگي درجه بندي زاويه ها با استفاده از مهره هاي رنگي و يك عدد تاس بازي به دانش آموزان آموزش داده مي شود.

وي افزود: اين وسيله با همكاري و استفاده از نظريات چندين روان شناس در كشور طراحي شده كه يادگيري درس رياضيات را براي دانش آموزان آسان تر خواهد كرد. اين وسيله آموزشي پس از تأييد در وزارت آموزش و پرورش در مركز ثبت اختراعات كشور ثبت شده است.

زنان دوقلو زودتر يائسه مي شوند

پژوهشگران معتقدند احتمال يائسگي زودرس در زنان دوقلو چهار برابر ساير زنان است.

كارشناسان اميدوارند علت مولكولي تفاوت هاي دوقلو را بيابند. يائسگي زودرس در دوقلوهاي همسان در فرآيند تقسيم جنين رخ مي دهد.

يك درصد زنان در كل جمعيت جهان تا 40 سالگي يائسه مي شوند اما اين رقم در مورد دوقلوها 5 درصد است. تا 45 سالگي بيش از 15 درصد دوقلوها يائسه مي شوند؛ اين ميزان در مورد كل جمعيت زنان 5 درصد است.

از آنجا كه ميزان يائسگي زودرس در بين دوقلوهاي همسان و غير همسان مشابه است محققان علت آن را ناشي از عوامل ژنتيكي نمي دانند.

افزايش مرده زايي

با مصرف زياد قهوه در دوران بارداري

محققان دانماركي اعلام كردند كه مصرف روزانه هشت فنجان قهوه يا بيشتر در دوران بارداري خطر سقط جنين خود به خود و يا مرده زايي در زنان باردار را افزايش مي دهد.

محققان دريافته اند كه مرده زايي در ميان زنان بارداري كه زياد قهوه مي نوشند نسبت به زنان بارداري كه عادت به نوشيدن قهوه ندارند به مراتب بيشتر است.

اين تحقيقات كه توسط يك پزشك دانماركي و دستيارانش صورت گرفته نشان مي دهد كه مصرف زياد قهوه احتمال مرده زايي را در دوران حاملگي تا 59 درصد افزايش مي دهد.

همچنين در زنان بارداري كه روزانه بين 4 تا 7 فنجان قهوه مي نوشند احتمال مرده زايي 33 درصد افزايش مي يابد. در بسياري از مطالعات مشخص شده است نوشيدن قهوه اثرات نامطلوبي براي بارداري دارد. مكانيسم هاي فيزيولوژيكي خاصي وجود دارد كه از طريق آنها كافئين موجود در قهوه ممكن است به جنين آسيب برساند.

واكسن جديد سرطان رحم كشف شد

پزشكان مراكز تحقيقاتي اروپا در كاري مشترك موفق به كشف واكسن جديد جلوگيري از سرطان رحم شدند.

اين واكسن كه «گارداسيل» نام دارد مي تواند از سنين نوجواني تا بلوغ به زنان و هم مردان تزريق شود. اين واكسن تا پنج سال بدن را در برابر ويروس ايجاد اين سرطان ايمن مي سازد.

سرطان رحم در بسياري از كشورهاي جهان از بيماري هاي رايج و خطرناك زنان است كه سالانه دهها هزار نفر به آن مبتلا مي شوند و بيش از 30 درصد از آنها فوت مي كنند.

مصرف داروهاي ضد صرع در دوران بارداري

خطرناك است

مصرف داروهاي ضد افسردگي و ضد صرع در حاملگي مي تواند منجر به بروز بدشكلي هاي جمجمه در جنين شده و ناهنجاري «كرانيوستوزيس» را افزايش دهد.

جمجمه پنج استخوان ظريف دارد كه در محل هايي موسوم به «سوچور» به هم متصل مي شوند. زمان تولد نوزاد، استخوان هاي جمجمه به طور كامل به هم متصل نيستند. به اين ترتيب فضاي كافي براي رشد و نمو مغز و سر كودك فراهم مي شود. بعد از دو سالگي اين درزهاي استخواني جوش مي خورند.

هنگامي كه اين درزهاي استخواني زودتر از موعد جوش بخورد شكل جمجمه از حالت طبيعي خارج مي شود و بدشكلي موسوم به «كرانيوستوزيس» ايجاد مي شود.

زمان شروع اين اختلال از دوران جنيني است ولي در زمان تولد و يا بعد از آن خود را نشان مي دهد. مصرف داروهاي ضد صرع توسط مادران تا هفت برابر اين خطر را در جنين افزايش مي دهد. مصرف داروهاي ضد افسردگي در سه ماهه اول حاملگي نيز باعث ايجاد چنين اختلالي در جنين مي شود.

شيردهي زنان براي سلامتي آنان مفيد است

محققان دريافته اند تغذيه كودك با شير سينه مادر خطر ابتلا به ديابت نوع دو را براي مادر 15 درصد كاهش مي دهد و اگر اين تغذيه بيش از يك سال ادامه يابد خطر ابتلا در مادر بيش از اين مقدار كاهش مي يابد.

اين محققان دانشگاه هاروارد همچنين اعلام كرده اند زناني كه براي جلوگيري از ترشح شير سينه دارو مصرف مي كنند بيشتر با خطر ابتلا به ديابت نوع دوم مواجه هستند.

پزشكان اين دانشگاه گفتند پيش از اين گمان مي كردند شير مادر فقط براي كودكان مفيد است در حالي كه دريافته اند شيردهي براي خودِ مادرها هم خوب است. زني كه فرزندش را شير مي دهد براي توليد شير بايد روزانه 500 كالري انرژي مصرف كند كه معادل 6 تا 8 كيلومتر دويدن است.

شيمي درماني

به قدرت باروري اغلب زنان آسيب نمي رساند

بر اساس تحقيقات انجام شده تنها 15 درصد زنان قدرت باروري خود را متعاقب شيمي درماني از دست مي دهند و سايرين مي توانند پس از اتمام دوره درمان صاحب فرزند شوند.

نوع ماده اي كه در شيمي درماني استفاده مي شود با يائسگي زودرس متعاقب آن ارتباط زيادي دارد اما در نهايت مي توان اميدوار بود پس از گذشت دوره اي، فرد قدرت باروري خود را مانند سابق باز يابد.

محققان معتقدند كه نبايد تنها به علت از دست رفتن توانايي باروري زنان از انجام شيمي درماني در آنان خودداري كرد و به هورمون درماني پرداخت زيرا آمار بيانگر اين نكته است كه روش مزبور چندين برابر بيش از شيمي درماني موجب قطع قاعدگي زنان و نازايي آنها مي شود.

زنان چاق در معرض ابتلا به سنگ كليه

چاقي و اضافه وزن سبب افزايش خطر ابتلا به سنگ كليه مي شود. طبق تحقيقات انجام گرفته، بافت چربي توانايي بدن را براي پاسخگويي در برابر انسولين كاهش مي دهد و اين امر سبب آماده شدن بدن براي ابتلا به سنگ هاي كليوي مي شود.

پژوهشگران معتقدند زنان به طور طبيعي 50 درصد كمتر از مردان در معرض خطر ابتلا به سنگ كليه هستند ولي در زنان چاق اين موضوع بر عكس است آنان در معرض اين بيماري قرار دارند.

كودكان باهوش بيشتر عمر مي كنند

بررسي هاي پژوهشگران آمريكايي نشان مي دهد كودكاني كه از ضريب هوشي بالايي برخوردارند بيشتر از ديگران عمر مي كنند.

در اين پژوهش كه از سوي يك پژوهشگر آمريكايي بر روي افراد مسني كه در دوره كودكي از ميزان هوشي بالايي برخوردار بوده اند انجام شده، نشان مي دهد افرادي كه از معدل هوشي 163 درجه برخوردارند طول عمر بيشتري نسبت به سايرين دارند، البته افرادي با اين ميزان هوشي بسيار كم هستند. به رغم اينكه هنوز ارتباط بين ضريب هوشي و طول عمر مشخص نيست، اما درآمد و وضعيت اجتماعي افراد نيز در اين امر بي تأثير نيست.

پژوهش هاي مشابهي كه اخيرا روي آمريكايي ها با سطح هوشي يكسان با سطح اختلاف بالاي درآمد خانوادگي انجام شده نشان مي دهد كه ضريب هوشي افراد با مشكلات بهداشتي، اوضاع اقتصادي و اجتماعي ارتباط دارد.

عصباني شدن بهتر از ترسيدن است

در شرايط پر اضطراب و پر تنش زندگي، داشتن يك چهره عصباني بهتر از چهره وحشت زده و هراسان است.

مطالعات اخير نشان مي دهد افرادي كه در موقعيت هاي پر تنش زندگي عصبانيت بر آنها غلبه مي كند كمتر از افرادي كه در اين شرايط وحشت زده مي شوند به بيماري هايي همچون فشار خون بالا كه از عواقب جانبي استرس است، دچار مي شوند.

مصرف كيوي قرمز انسان را

در مقابل بيماري هاي قلب و سرطان محافظت مي كند

محققان مي گويند كيوي قرمزرنگ حاوي مقادير زيادي مواد آنتي اكسيدان است و مي تواند انسان را در مقابل بيماري هاي قلب و عروق و سرطان محافظت كند.

گروهي از محققان ايتاليايي مي گويند نوعي كيوي كه به تازگي پرورش داده شده قرمزرنگ و حاوي مقادير زيادي «انتوسيانين» است كه خواص ضد اكسيدان بسيار قوي دارد.

به گفته محققان به طور كلي كيوي از جمله ميوه هاي مورد علاقه بسياري از مردم است كه مقادير زيادي از مواد مغذي را در خود جاي داده است. وجود مواد آنتي اكسيدان از آسيب سلول ها و بروز سرطان ها جلوگيري مي كند. همه انواع كيوي داراي مواد آنتي اكسيدان هستند.

مصرف سبزي

مسموميت و فشار خون حاملگي را كاهش مي دهد

بر اساس مطالعات انجام شده، استفاده مداوم زنان باردار از ميوه سبزي، احتمال ابتلاي آنها به مسموميت و فشار خون حاملگي را كاهش مي دهد. فشار خون بالاي زنان باردار ضمن ايجاد مسموميت حاملگي (پره اكلامپسي) خطراتي همچون سقط جنين را نيز به همراه دارد.

ابتلا به سرطان بر اثر زياد رنگ كردن موي سر

رنگ كردن بي رويه موها موجب افزايش خطر ابتلا به سرطان مي شود و اين مسئله در بين بانوان بيشتر ديده مي شود.

بر اساس يافته هاي پژوهشگران بين مواد رنگ مو و ابتلا به سرطان مثانه ارتباط وجود دارد. بر اساس اين تحقيقات ثابت شده است «آريل آمين» كه جزء اصلي تشكيل دهنده مواد رنگ مو است، مي تواند سرطان زا باشد.

زناني كه يك بار در ماه موهاي خود را رنگ مي كنند پس از يك سال، دو برابر بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار مي گيرند. بنابراين پس از 15 سال خطر ابتلا به اين بيماري بيش از 30 برابر نسبت به ديگران افزايش مي يابد.

داغ كردن مكرر روغن فشار خون مي آورد

تحقيقات نشان مي دهد تعداد دفعاتي كه از روغن هاي مخصوص آشپزي استفاده مي شود مي تواند بر سلامت بدن تأثير بگذارد.

محققان دريافته اند كساني كه در تهيه غذا از روغن هايي استفاده مي كنند كه چندين بار مصرف شده است بيشتر از كساني كه روغن تازه به كار مي برند ازدياد فشار خون پيدا مي كنند.

اين محققان دريافتند كساني كه در تهيه غذا از روغن گل آفتاب گردان استفاده مي كنند با افزايش خطر ازدياد فشار خون روبه رو هستند در حالي كه روغن زيتون از بروز فشار خون جلوگيري مي كند.

پزشكان توصيه مي كنند كه در تهيه غذا تا حد امكان از روغن زيتون استفاده شود و هر نوع روغني بعد از دو يا سه بار مصرف دور ريخته شود. اگر چه روغن زيتون عموما ماده سالمي محسوب مي شود و ديرتر از ساير روغن ها فاسد مي شود اما نتايج مطالعه نشان مي دهد حتي داغ كردن مكرر روغن زيتون هم باعث از بين رفتن آثار سلامت بخش اين ماده غذايي مي شود.

نخستين ماشين لباسشويي بدون آب ساخته شد

دانشجويان دانشگاه ملي «سنگاپور» براي نخستين بار موفق به طراحي و ساخت يك ماشين لباسشويي شدند كه بدون استفاده از آب كار مي كند.

دانشجويان طراح و سازنده اين ماشين لباسشويي اعلام كردند كه يكي از مهم ترين نكات ويژه آن پاك شدن لكه ها از لباس ها در مدت تنها چند دقيقه است.

به گفته آنان در ساخت اين ماشين لباسشويي ويژه از يون هاي منفي، هواي فشرده و دئودورانت هايي جهت تميز شدن هر چه بيشتر لباس ها استفاده شده است.

اين دانشجويان اعلام كردند كه در صدد بودند تا با استفاده از هواي فشرده چنين ماشين لباسشويي اي بسازند. ويژگي اين دستگاه خاصيت باكتري زدايي آن است.

واكسن جديد ذات الريه توليد شد

محققان كانادايي موفق به ساخت واكسن جديد ذات الريه از نوع «استرپتوكوكي» شدند.

به گفته پژوهشگران اين واكسن ابتلاي كودكان زير دو سال را تا 80 درصد و افراد بالاي 60 سال را تا 60 درصد به انواع مختلف اين بيماري كاهش مي دهد. همچنين اين واكسن مي تواند به كاهش مرگ و مير ناشي از آنفلوانزا نيز كمك كند.

«ذات الريه استرپتوكوكي» نوعي عفونت باكتريايي است كه علت اصلي گوش درد، ذات الريه و مننژيت است.

مصرف ماهي مانع بازگشت سرطان است

تحقيقات انجام گرفته بر روي خواص گوشت و روغن هاي ماهي نشان مي دهد كه مصرف اين مواد غذايي عامل مهمي در پيشگيري از ابتلا، تسريع در درمان و همچنين ممانعت از بازگشت سرطان در افراد مبتلا به اين بيماري است.

هم اكنون سرطان بعد از بيماري هاي قلبي و عروقي و حوادث رتبه سوم عامل مرگ و مير در كشور است و اصلاح رژيم غذايي بعد از كنترل دخانيات، دومين عامل كنترل سرطان است.

زعفران ضد افسردگي است

طبق تحقيقات انجام شده اثر ضد افسردگي زعفران در حد داروهاي «ايمي پرامين» و «فلوكستين» مورد استفاده در درمان بيماري افسردگي است.

اثر ضد افسردگي زعفران يكي از فوايد بسيار اين گياه در درمان بيماري ها است. گياه زعفران به عنوان شادي آور، آرامبخش، خواب آور و توانبخش قلب در طب سنتي مطرح است.

برنج ضد آلرژي توليد شد

محققان ژاپني برنج تازه اي توليد كرده اند كه مي تواند مانع از بروز عوارضي مانند تب، عطسه، سرفه و ديگر ناراحتي هاي ناشي از آلرژي شود.

به اعتقاد آنان از اين برنج مي توان براي تكميل روش هاي مؤثرتر و كم عذاب تري براي درمان حساسيت افراد به انواع مواد آلرژي زا استفاده كرد.

در حال حاضر براي درمان حساسيت از تزريق هاي مكرر استفاده مي شود، اما اشكال اين روش علاوه بر دردناك بودن تزريق ها در آن است كه در موارد نادري مي تواند موجب بروز شوك هاي شديد در افراد شود و آنها را از پاي در آورد.

كلم از بروز سرطان ريه پيشگيري مي كند

خوردن سبزيجات از دسته كلم ها، مي تواند خطر ابتلا به سرطان ريه را در كساني كه زمينه هاي ژنتيكي مستعدي براي ابتلا به اين بيماري دارند كاهش دهد.

خوردن انواع كلم حتي يك بار در هفته 72 درصد احتمال ابتلا به سرطان ريه را كاهش مي دهد.

بيش از 70 درصد افراد در ژنوتيپ خود دو گونه غير فعال از ژن هاي مولد سرطان ريه دارند. اين دو ژن به طور طبيعي بدن را از سم هاي خاصي محافظت مي كند.

سبزيجاتي مانند انواع كلم سرشار از ماده «ايزوتيوسيانيت» است و به طور طبيعي با آنزيم هايي كه اين دو ژن مي سازند باعث پيشگيري از ابتلا به سرطان ريه مي شود.

دسته ها : علمي
از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم باشد از لطف رب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد                            بلكه آتش در همه آفاق زد

«مجلس چهارم»

 

© مراتب طهارت: طهارت ظاهري- طهارت بدني

© طهارت حواس - زبان

© طهارت چشم

© طهارت در هنگام انعقاد نطفه

 

«بسم الله الرحمن الرحيم»

مراتب طهارت:

طهارت ظاهري «طهارت بدن»

همانطوري كه بين ظاهر و باطن عالم مناسبت وجود دارد و اين ظاهر و باطن از هم تأثير مي‌پذيرند، بين روح و بدن انسان نيز ارتباط تام و كاملي برقرار است كه هم بدن در روح تأثير مي‌كند و هم روح در بدن. اگر طهارت هم در مرتبة بدن و هم در مرتبة روح مراعات شود، تأثير بسيار زيادي در انسان خواهد داشت. اين است كه براي آدمي هم طهارت ظاهري (مانند طهارت بدن و لباس) و هم طهارت باطني كه طهارت در مقام نفس، عقل، خيال، وهم، سِرّ و باطن است، نياز مي‌باشد.

طهارت بدن را بايد مقدمة پاكي روح قرار داد و لذا حضرت آقا در ابتداي بحث طهارت فرموده اند: «طهارت بدن از ادناس و قاذورات و طهارت حواس از اطلاق و رها كردن آنها در ادراكاتي كه بدان نياز نيست» طهارت بدن از دنسها و قاذروات، همان طهارت بدن از نجاسات ظاهري است يعني انسان بعد از دفع كثافات و نجاسات بايد خودش را تطهير كند.

الحمدلله اكنون مردم اجتماع ما به سمتي سوق پيدا كرده اند كه سعي مي‌كنند بيشتر طهارت بدن و لباس را رعايت كنند و با رشد بهداشت، مشكلاتي كه در گذشته بر اثر عدم رعايت نظافت و پاكي وجود داشت، تا حدودي رفع شده است.

 

چند نكته مهم در طهارت ظاهري بدن:

انسان بايد در چند مورد از اقسام طهارات ظاهري توجه زيادي داشته باشد؛ يكي از آنها طهارت بدن از جنابت است تا جائيكه مواظب باشد حتي با بدن جنب به رختخواب نرود و نخوابد. بعضي از عزيزان رزمندة ما در ايام جنگ خاطرات بسيار خوشي را در اين بخش از خودشان به يادگار گذاشته اند. امكان نداشت رزمنده اي شب جنب شود و تا صبح با جنابت به سر ببرد. حتي در هواي سرد زمستان منطقه بهمنشير، خود را در آن رودخانه تطهير مي‌كردند.

طهارت ظاهري بدن باعث مي‌شود كه بدن معتدل شود و انسان درامور ظاهري بدن افراط و تفريط نكند تا آنجا كه باعث مي‌شود نفس نيز به اعتدال راه پيدا كند. آنچه مهم است اين است كه تأثير نامطلوب جنابت بر روح شخص بسيار شديد است لذا در رفع اين ناپاكي بايد خيلي دقت شود.

ديگر اينكه انسان سعي كند خود را در مقابل اشياء عالم برهنه نكند، در مقابل آفتاب و ماه و حيوانات و نظائر اينها خود را عريان نگاه ندارد. زيرا علاوه بر اينكه اين موجودات شعور دارند همچنين با انسان مراودة شهودي نيز دارند.

همينطور پدر و مادر نيز بايد آگاه باشند و مراعات بسياري از مسائل را در مقابل فرزندانشان بكنند. مجامعت پدر و مادر در كنار گهوارة فرزند يا كودك خردسال و يا فرزندي كه در خواب است، بسيار تأثير گذار مي‌باشد. به همين دليل روحيه بسياري از فرزندان از همان دوران ابتدائي خراب مي‌شود. چه بسا فرزند در دوران كودكي حتي در لحظاتي كه خواب است روحيه و حالي را از پدر و مادر بگيرد كه ديگر نشود با هيچ معلمي در دبستان و دبيرستان و با هيچ منبري در مسجد و حسينيه آن را تطهير كرد. اينجا ديگر مسئوليت آن بر گردن پدر و مادر است.

مادري كه قصدبه مستراح بردن فرزندكودك خودرا دارد بايد مواظب باشدكودك رو به قبله و يا پشت به قبله نباشدكه اگر چنين ذقتي نكند  فعل حرامي را مرتكب شده و اين فعل بر كودك تأثير گذار است. البته در روايات آمده است كه اگركودكي براي ادرار كردن، خود به سمت قبله نشست، كاري به او نداشته باشيد چون او نمي‌فهمد، اما اگر صلاح ديديد راهنمائيش كنيد. همة اينها باعث مي‌گردد كه نفس كودك معتدل شودو آهسته آهسته جان او به طرف طهارت روحي پيش برود.

 

طهارت حواس - زبان:

بعد از طهارت بدن از نجاسات، طهارت حواس مطرح مي‌شود يعني پاك بودن چشم و گوش و بيني و زبان و لمس از هر چه كه زائد است كه اين مرحله مرحلة بسيار سنگين و دشواري مي‌باشد.

همانطور كه مي‌دانيد انسان براي دست زدن به قرآن و تلاوت كردن آن بايد وضو بگيرد. از آنجا كه زبان و دهان نيز براي تلفظ، حرف را مس مي‌كنند، لذا اين مسّ زبان و دهان نيز بايد بر اساس طهارت باشد. به عنوان مثال اگر كسي بخواهد حرفي بزند كه با دو جمله، مفهوم كلامي خود را مي‌رساند اگر بدون علت، آن را ادامه دهد و با ده جمله مطلبش را تمام كند، معلوم مي‌شود كه اين زبان در حرف زدن طهارت نداشته است تا چه رسد به اينكه انسان حرف گزاف و بيهوده بزند.

نفسِ حرف زدن از رحمت رحمانية حق است اما خوب حرف زدن و حرفهاي خوب زدن جزء رحمت رحيميه و خاصه خداوند مي‌باشد. كه حضرت آقا در الهي نامة خود فرموده اند: «الهي به رحمت رحمانيه ات نطقم دادي، به رحمت رحيميه‌ات سكوتم بده» آدمي نبايد دهان را براي هر حرفي كه مي‌خواهد باز كند. به خصوص كساني كه با حيوانات سرو كار دارند همانند چوپانان و آنان كه با گاو و گوسفند در ارتباطند، ايشان خيلي بايد عفّت زبان داشته باشند كه در غير اينصورت اسباب نجاست زبان را فراهم مي‌آوردند.

خيلي‌ها تصور مي‌كنند نجاست هميشه همين بول و غائط است كه انسان بايد آن را از خودش دفع كند و حال اينكه نجاست معناي عامي دارد كه حرف بيهوده و گزاف را نيز شامل مي‌شود و دهان به واسطة آن نجس مي‌گردد و قابليت خواندن قرآن را از دست مي‌دهد. دهاني كه به غيبت كردن، دروغ گفتن و فحش دادن و حرفهاي گزاف و بيهوده زدن باز شود فاقد طهارت است و نشان از يك نجاست باطني دارد. زيرا نجاست درون، نجاست بيروني را نيز در پي‌دارد. گاهي ممكن است ظاهر بدن نجس باشد اما درون بدن نجس نباشد، اما در مورد بد دهان و آنكه حرف لغو مي‌گويد بايد گفت درونش نجس بوده كه به بيرون سرايت كرده است. به خاطر همين در روايات فرموده اند: با كسي كه بد دهان است رفيق نشويد زيرا دوستان بد دهان انسان را بد بار مي‌آورند.

زبان مبارك انسان همانند ديگر اعضايش موجودي است كه خداوند آنرا پاك و طاهر خلق كرده كه اگر انسان در حفظ پاكي آن كوشا نباشد و هر آنچه مي‌خواهد بگويد علاوه بر نجاست زبان و صوتي كه از دهانش خارج مي‌شود، گوش مخاطب را نيز آلوده و نجس مي‌كند. و لذا آية «لا يمسّه إلاّ المطهرون»[1] در همه جا جاري است. به خصوص شما جوانان بايد سعي كنيد از همين حالا زبانتان را مؤدب كنيد. وقتي همديگر را مي‌خوانيد به الفاظ خوش صدا بزنيد. پدر و مادر نيز بايد زحمت زيادي بكشند تا به فرزندان خود نيكو حرف زدن را بياموزند.

 

طهارت حواس - چشم:

در مورد طهارت چشم فرموده اند: هنگاميكه كه به منزل يكديگر مي‌رويد، توجهي به اشياء و لوازم آن خانه نداشته باشيد شما چه كار داريد كه در طاقچة اتاقشان چه نهاده اند و در اتاقشان چه گذاشته اند؟!

يكي از اساتيد بزرگوار حوزة علميه، آقاي انصاري شيرازي هستند كه از شاگردان مرحوم علامه طباطبائي مي‌باشند، ايشان بسيار مرد متواضع و افتاده اي هستند. يكي از حالات بسيار خوش ايشان اين است كه از ابتدا تا انتهاي كلاس تدريس شان اصلاً سر را بلند نمي‌كنند تا ببينند چه كسي در كلاس حضور دارد و چه كسي حضور ندارد. خودم چند بار در مجلس درس ايشان شركت كردم. هميشه برايم سؤال بود كه چرا ايشان فقط كتاب خود را نگاه مي‌كنند و اصلاً نگاهي به شاگردانشان نمي‌كنند تا ببينند در پاي درسشان يك نفر نشسته، يا ده نفر نشسته و يا پانصد نفر نشسته است؟! روزي خودشان مي‌فرمودند كه: «سرم را پائين مي‌اندازم تا اگر روزي شخصي به كلاسم آمد و آنرا نپسنديد، روز بعد به راحتي بتواند در كلاسم شركت نكند و خجالت هم نكشد. زيرا اگر من صورت او را ديده و بدين ترتيب او را شناخته باشم، ممكن است از من خجالت بكشد.» بزرگاني چون جناب آقاي انصاري شيرازي در ساختن خود زحمت كشيده اند، آن وقت آقايي ديگر به خانه مردم مي‌رود و مي‌خواهد همه چيز را شناسائي كند تا ببيند چه خبر است. اين بسيار كار زشت و ناپسنديده اي است. ما چه حق داريم كه وقتي به خانة دوستمان مي‌رويم تحقيق كنيم تا ببينيم مثلاً در كتابخانه اش چند تا كتاب وجود دارد؟! يا لابلاي دفترش چه نوشته شده است؟! به خصوص كسي كه مشغول نوشتن چيزي است و داعي بر اين دارد كه هنگام نوشتن كسي به دست او نگاه نكند. هرگز كسي كه كنار او نشسته، حق نگاه كردن به دست و نوشتة او را ندارد كه اگر نگاه كند طهارت چشمش را از بين برده است و اين چشم و صاحب چشم هرگز مؤدب نخواهد بود.

بندة خدايي مي‌فرمود: روزي براي دوستي نامه مي‌نوشتم. آقايي كنار من نشسته بود و خيلي سعي مي‌كرد تا نوشته ام را ببيند. من نيز برگه را طوري نگه داشته بودم كه ايشان نبيند اما با اين حال او دست بردار نبود. من هم نامه را رها كردم و در ادامة آن نوشتم: دوست عزيزم! الآن كه در حال نوشتن هستم يك بي‌ادبي به دست من مي‌نگرد كه از نوشتن باز ايستادم. در همين لحظه آن شخص ناراحت شد و با عصبانيت به من گفت: «من بي ادب هستم؟!» گفتم: همين كه ديدي يعني بي ادبي. تو چه حق داري نوشتة مردم را نگاه كني. جناب ملا احمد نراقي قضية مذكور را در خزائن چنين حكايت نموده است:

«فاضلي به يكي از دوستان صاحب راز خود نامه مي‌نوشت شخصي در پهلوي او  نشسته بود به گوشة چشم نامة او را مي‌ديد، بر وي دشوار آمد بنوشت اگر نه در پهلوي من دزدي زن نمردي نشسته بود و نوشته مرا مي‌خواند همة اسرار خود را بنوشتم، آن شخص گفت: والله نامة تو را مطالعه نكردم و نخواندم. گفت: اي نادان پس اين را كه مي‌گويي از كجا مي‌گويي».

همينطور استماع تلفن ديگران نيز خلاف ادب است. پشت در مردم نشستن و آهسته به حرفشان گوش دادن خلاف طهارت است. طوري باشيم كه هر كه خواهد گو بيا و هر كه خواهد گو برو! اين وقت است كه حواس از هر چه كه زائد بر فهم و ادراك است پاك مي‌شود.

اگر كسي مي‌خواهد در سير علمي و عملي وارد شود بايد به دو مطلب دقت كافي داشته باشد 1-طهارت 2-ادب. انسان بايد بدين دو امرتوجه كامل داشته باشد تا چشم و گوش و همگي اعضاء و جوارح اومودب شده و در مسير تكامل قرار گيرند.

 

طهارت در هنگام انعقاد نطفه:

طهارت بايد در تمام حالات و شئون انساني حفظ شود. در روايت فرموده‌اند: اگر شوهري در حين مجامعت با همسرش در همان حال، به فكر ناموس مردم باشد فرزندي كه از آن لحظه متولد مي‌شود فاقد طهارت خواهد بود. انسان بايد به گونه اي متولد گردد و رشد يابد كه شجرة طيبة طوبي گردد. درختي كه هر كس زير آن نشيند به نحوي از آن استفاده كند، آنگونه كه «اصلها ثابت و فرعها في السماء» باشد. به طوري كه يكي از حرف زدنش لذت ببرد، ديگري از راه رفتنش درس بياموزد و آن ديگري از اخلاق خوشش بهره بگيرد.

خداوند متعال در قرآن كريم مي‌فرمايد: پدر كشاورز است ومادر مزرعة آن «نساءكم حرث لكم»[2] زمين را حرث و آن كه زمين كشت مي‌كند را حارث و خود زمين را كشتزار نامند. خداوند مي‌فرمايد: زنان شما كشتزار شما هستند. شما در زنان خود كشت مي‌كاريد و بذر افشاني مي‌كنيد. همانگونه كه كشاورز مراقب «تيم جارش»[3] هست كه آبش كم نشود، يا بيش از اندازه آب نداشته باشد و مراقبت هاي ديگري را بعمل مي‌آورد تا بذرهايش از بين نرود به همان اندازه بلكه به مراتب بيشتر از آن مرد بايد مواظب زنش باشد و زن نيز خيلي بايد حواس خود را جمع كند و از زميني كه در آن تخم ريزي شده خوب نگهداري كند و آن را بپروراند تا جايي كه فرموده اند: در اين مدت زن نبايد بد دهان باشد، دروغ بگويد، سوء ظن داشته باشد و بي طهارت باشد. زن بايد تلاش كند تا از مزرعة خويش «شجرة طيبه» تحويل اجتماع دهد. شجره اي كه ميوه دهد و همگان از آن استفاده كنند.

       «و الحمد لله ربّ العالمين»

  پايان جلسة چهارم

 

 

 



1-سورة واقعه آيه 80 

1- سوره بقره آيه 224 

1- تيم جار يك اصطلاح مازندراني است كه بين كشاورزان معروف است و به معني محل بذرپاشي برنج است. 

X